حدود یک ماه می شد که ندیده بودمش. دیگه جای همیشگی اش نبود. از فروشنده های اطراف که پرسیدم گفتند رفته نزدیک پل هوایی. اما دیشب دوباره کنار ترازوش نشسته بود. صداش زدم از داخل ماشین. انگار یکی از دوستاشو دیده باشه طرفم دوید. اول کلی با هم خندیدیم از اینکه همو دیدیم. بهش گفتم کلی برات لباس جمع کردم بیارم اما تو نبودی. گفتم: برای اول مهر چی می خوای؟ کتاب؟ دفتر؟ مداد؟ گفت: هیچی به جاش پول بیارید برام. ما رو دارن اخراج می کنن تا بفرستن افغانستان و بابا گفته که باید پول جمع کنیم تا بهشون بدیم حدود پونصد هزار تومن. گفتم: باشه. من تا جایی که بتونم برات جمع می کنم از دوستام. می یارم برات. منم کمک می کنم تا بمونید همونجایی که دوست دارید. دلم براش تنگ شده بود هر دفعه که می بینمش بیشتر بزرگ شده. چند دقیقه ای حرف زدیم. یادم از اوایل تابستون افتاد که فرشته بهمون گفت معدلش 19 شده و من و دو تا دیگه از دوستانم بهش قول دادیم براش کادوی معدل خوبشو بیاریم. هم برای فرشته خریدیم کیف و کفش و هم برای برادراش سیف الله و فیض الله. اون شب روی ابرها پرواز می کردن و من و دوستانم خوشحال تر از اونا بودیم. خیلی خوشحالم که دوستانی مثل فرشته و برادراش دارم. خیلی خوشحالم که دوستانی مثل علیرضا و محمد رضا دارم بچه های چهار راه بالایی که همیشه اسپند برای ماشینا می گردونن و تا منو توی انبوه ماشینای پشت چراغ می بینن داد می زنن و طرفم می دون. اون لحظه من پرواز می کنم کاش بدونید چه احساس خوبی دارم. وقتی می بینم وجودم برای کسانی لبخند به لبشون می یاره وقتی می بینم با کمی صرفه جویی می تونم براشون چیزی بخرم و دلشون رو اونقدر ذوق زده بکنم که شب خوابشون نبره. هیچ چیز برایم غریب تر از نگاه های بقیه ی ماشین های پشت چراغ نیست که با تعجب به خنده های من و بچه ها نگاه می کنن. قیافه هاشون نشون می ده که حسی که تو دل ماست رو درک نمی کنن. بهانه برای خوشحالی تو دنیا کم نیست اما باید بتونی بدستشون بیاری. باید بتونی اگه ناراحتی با صدای چند کودک خیابانی از ته دل بخندی. این ها را باید تجربه کنی تا اون وقت با هیچ خنده ی دیگه عوض شون نکنی. ما سه نفریم. من و دوستم و همسرش. پول هامون رو جمع می کنیم تا بتونیم برای بچه ها چیزی بخریم که خنده ی روی لباشون رو ببینیم. ماه سه نفریم. یک گروه سه نفره. شما هم می تونید با کمترین اعضا گروه بسازید و مثل ما سر هر چهار راه دوستانی داشته باشید که دیدن شما برای آنها و دیدن آنها برای شما پر از انرژی مثبت باشه. باید به دوستانم بگم ببینم چطوری می شه برای فرشته پول بیشتری جمع کرد تا فشار زندگی رو دوش یک خانواده کمتر کنیم. گرچه ما توان اون رو نداریم که خانواده های زیادی رو شاد کنیم اما تا جایی که می تونیم سعی می کنیم. یک لبخند بیشتر توی این دنیای گیج، باز هم غنیمته.
پ.ن. ای میل سرزمین رویایی به dreamlandweblog ات یاهو تغییر کرد.