وقتی تو نیستی
جام باده بغض می کند
دانه های انار دلم نامشان را
فریاد نمی کنند
وقتی تو نیستی
نسیمی به دشت خزان زده نمی وزد
حتی سبزینه ای در کویر دلم
کورسویی از امید ندارد
وقتی تو نیستی
بادها بی صدا می وزند
باران دلم صدای جرجر نمی دهد
کودک احساسم تنهاست
چشم فیروزه ای دلم کم سو می شود
آخر...
دستان شقایق ها به یادت خیره مانده اند
قسم به یادت
اینبار که بیایی...
با نفسم زمان را منجمد می کنم
تا همیشه
سرت بر شانه ام بماند
و من
مست حضورت شوم
...
...
Hey you, out there in the cold
Getting lonely, getting old
Can you feel me
Hey you, standing in the aisles
With itchy feet and fading smiles
Can you feel me
Hey you, don't help them to bury the light
Don't give in without a fight
آهای، تو که آن بیرون در سرما ایستاده ای
تو که پیر می شوی، تنها می شوی
می توانی مرا حس کنی؟
آهای، تو که در راهروها ایستاده ای
با پاهایی که می خارند و لبخندهای بی رنگ
می توانی مرا حس کنی؟
آهای! تو کمکشان نکن تا روشنایی را به خاک سپارند
بی آنکه بجنگی تسلیم مشو
Hey you. The Wall. Pink floyd
آزادی برای گنجی
گنجی چراغ اميد است، اين چراغ را روشن نگه داريم
گنجی تنها،در جهان پرمدعا
پ.ن. مثل اینکه هیچ کس راهی جدید برای حمایت از گنجی ندارد. همه ی راه ها قبلن پیموده شده اند. چیزی برای ما نمی ماند جز نوشتن از او. شاید اینگونه دلمان آرام گیرد.