آه از وقتی که دلم بگیرد
از وقتی که دلم بگیرد و تو نباشی
همه ابرهای تنهایی
بر زمین تف زده ی غمناکم می بارند
تو اما کجایی؟
نمی بینی؟
در جستجوی جرعه آبی
از سبویت آواره ام ؟
دل من آخر
از همه باران ها دل بریده
دل من آخر
دلتنگ نقش دستان معصوم توست
یادگاری مانده بر در و دیوارش
شب های بی ستاره
که یادت چون ماه بر تنم می تابد
خواب لبخندت
دلم را سیراب می کند
...
...