November 22, 2005
شهیدای شهر !

چند دقیقه بیشتر نمانده تا ساعت 5 بعد از ظهر. تا هفتمین سالگرد به جا ماندن اثر دست حیوانی انسان نما به روی زنگ در خانه ای در خیابان هدایت. کوچه ی شهید مراد زاده.

چند دقیقه بیشتر باقی نمانده تا هفتمین سالگرد مثله شدن دو انسان بی گناه سوزان در تبی چهل درجه. چند دقیقه بیشتر باقی نمانده به هفنمین سالگرد فریاد های از روی درد و چهره ی مبهوت داریوش فروهر در اثر ضربات پی در پی دشنه ای بر گرده اش، بر قلبش. چند دقیقه بیشتر باقی نمانده تا هفتمین سالگرد جنایتی بدون جانی، بدون قاتل، بدون عامل. همان طور که در سال های اخیر عادت کرده ایم. همان طور که بر سر دانشجویان در 18 تیر آمد و بر سر زهرا کاظمی نیز هم.

چند دقیقه بیشتر باقی نمانده به بغض درخت حیاط خانه ی شماره ی 22 در خیابان هدایت، وقتی باد می آمد و درها را به هم می کوفت و دیگر پروانه جانی در بدن نداشت تا درهای خانه را ببندد و نگاهی به برگ های زرد درخت تنها بیاندازد. هفت سال است که درخت تنها برگ هایش را بر زمین می ریزد و دیگر داریوش فروهر نیست تا آنها را از میانه ی حیاط جمع کند. هفت سال است درخت تنها بی بهار سر می کند و آرزوی لحظه ای را در دل می پرورد که بخشکد تا نباشد. او تنها شاهد زنده ی فریاد های آن دو قربانی بود. او تنها شاهد ساکت ضربه های دشنه بود از پشت پنجره. هفت سال است کسی فریاد های درخت تنها را نمی شنود که می خواهد رازی را فاش بگوید و بگرید.

مست ایم و هوشیار
شهیدای شهر !
خواب ایم و بیدار
شهیدای شهر !
آخرش یه شب
ماه میاد بیرون،
از سر اون کوه
بالای دره
روی این میدون
رد می شع خندون

یه شب ماه می یاد
یه شب ماه می یاد ...

شاملو. زندان قصر. 1333
گوش کنید با صدای فرهاد

سالروز بزرگداشت این دو فرزند ‌‌ایران در منزل خودشان، امروز ، اول آذر ماه، برگزار خواهد شد.
خیابان هدایت - کوچه شهید مرادزاده - شماره ۲۲ - ساعت شانزده و نیم الی نوزده بعد از ظهر.

اطلاعیه‌ی حزب ملت ایران
حکایت مسعود بهنود از آن روزها
باز خوانی قتل های زنجیره ای
غروبی پاييزی در خانه فروهرها
گزارش هفتمين سالگرد فروهرها


http://www.dreamlandblog.com/2005/11/22/p/02,37,08/