از طریق: یک قطره
با اینکه خوش کلمه مثبتی است اما صفت خوش گذرون رو وقتی استفاده می کنن که می خوان تعریف منفی ای از رفتار کسی داشته باشن . خوش گذرون رو معمولا به کسی میگن که بدون توجه به گرفتاری های دیگران و در بی خیالی از زندگی اش بیش از انتظار دیگران لذت می بره .
چه اشکالی داره ؟ اینم یه جور هنره که کسی بتونه توی زندگی اش انقدر مثبت فکر کنه و انقدر برای خودش ارزش قایل باشه که بخواد بیشترین استفاده و لذت رو ببره . واقعیت اینه که ما هر کسی رو که برای خودش بیش از دیگران ارزش قایل باشه به نوعی عاری از احساسات و انسانیت می شناسیم . من اینطور فکر نمی کنم . ادمها برای اینکه بتونن لذت ببرند اول باید خودشناسی واقعی داشته باشن که این کار هر کسی نیست (چون معمولا شناخت ما از خودمان روی قضاوت دیگران سنجیده میشه ) بعد هم بدونن که از چه چیزهایی لذت می برن بعد برای فراهم اوردن امکانات لذت تلاش کنن .
من از ادمهای گیجی که نمی دونن برای چی زندگی می کنن نمی دونن از چی لذت می برن نمی دونن چه جوری می تونن برای هدفهاشون برنامه ریزی کنن و بدتر از همه اینکه نمی تونن از چیزهایی که براشون فراهم هست به بهترین نحوی استفاده کنن و لذت ببرن میگم بدگذرون ! لااقل کلمه بد منفی است و بار معنایی صفت بدگذرون هم منفی است ...