الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم
والا پيامدار، محمد!
گفتی كه یک ديار
هرگز به ظلم و جور
نمیماند برپا و استوار!
آنگاه، تمثیلوار
کشيدی عبای وحدت
بر سر پاکان روزگار!
در تنگ پرتبرک آن نازنین عبا،
دیرینه! ای محمد!
جا هست بیش و کم،
آزاده را
که تیغ کشیدهست بر ستم؟!
پ.ن. ظهر روز 23 بهمن 57 سیاوش کسرایی شعر وحدت را بر دست داشت که زنگ خانه ی اسفندیار منفردزاده را نواخت. خورشید هنوز غروب نکرده بود که ترانه ی وحدت با صدای فرهاد متولد شد.
اینجا گوش کنید