May 12, 2006
...

از طریق: مریم گلی

آیت الله احمد جنتی خطيب جمعه تهران " ... اين نامه واقعا نامه عجيب و غريبی است . به نظر من بايد اين نامه را بچه‌ها بخوانند, در مدارس و دانشگاهها خوانده شود, صدا و سيما مکرر بخواند و در آينده نيز در کتابهای درسی قرار داده شود. ... اين مرد آبروی مملکت و اسلام است .... اين نامه در دنيا جای خود را پيدا کرده و اگر آنها جواب دهند يا ندهند به ضررشان خواهد بود. اگر جواب بدهند چه چيزی مي خواهند بگويند و اگر جواب ندهند اين نشان دهنده ضعف و انفعال آنها خواهد بود ..."
حرف حساب جواب ندارد!

نامه که واقعا عجيب و غريب است. همه هم بايد بخوانند و عبرت بگيرند که اگر بخواهند مغزشان را آکبند نگه دارند سرنوشتشان می شود همين! که نامه پراکنی کنند. آبرو هم که نداريم. اگر هم يک روز داشتيم ديگر نداريم. شکر خدا همه جايمان را همه ديده‌اند. اما در مورد اينکه جواب نامه را بدهند يا ندهند. به زبان ساده خودمان, وضعيتمان مثل همان رفيقمان است که اره در باسنش گير کرده بود. حالا ما که عادت داريم, سالهاست با همين اره در باسن !(مثل شمشير در سنگ!) زندگيمان را می‌کنيم, هر چند سال يکبار هم که تکانی به خودمان می‌دهيم دردی می‌پيچد و ول می‌کند . روی دندانه جديد جا خوش می کنيم. نگرانی‌ام مال جامعه جهانی است که با اين وضعيت جديد چطور کنار می‌آيند. با اين دندانه‌های جلو و عقب !


http://www.dreamlandblog.com/2006/05/12/p/09,18,11/