امروز یک روز عادی است، آفتاب داغ است و درختها زیر دست بادهای گرم تکان میخورند. یک روز معمولی مثل بقیهی روزها، مثل هر روز گرم دیگری، روز بازی ایران با پرتغال. و من امروز 26 بار به دور خورشید سوزان چرخیدهام. روز تولد من البته فقط برای من کمی با بقیهی روزها فرق دارد.
پیامهای تبریکی که از دوستان آشنا و ناآشنا گرفتهام، تلفنهایی که از راههای دور و نزدیک به من شده است به من یک حس خوب دادهاند و وقتی میبینم دوستان زیادی دارم که مرا از صمیم قلب دوست دارند در دلم ذوق میکنم.
گرچه هرچقدر که امروز برای من مهم است برای دیگران یک روز عادی است. روز تولد من آنچنان اتفاق خاصی نیافتاده است. زندگی همچنان جریان دارد و هر کس دنبال دغدغههایش میدود. روز مرگ من نیز یک روز عادی خواهد بود. مثل همهی روزهای گرم دیگر. فقط این سالگردها را جشن میگیرم تا شاید بهانهای پیدا شود برای گفتن دوستت دارمها.
پس تا هستیم در این چرخ کهن باید لمس کنیم در کف دستانمان زندگی را، دوستی را، عشق را. دستان یکدیگر را بفشاریم و قدر هم بدانیم چرا که این راه را فقط یکبار طی خواهیم کرد و تکراری در پیاش نخواهد بود.
پ.ن.1. راوی عزیز لطف کرده این آهنگ تولد رو برام فرستاده. مرسی راوی جان.
پ.ن.2. ایران 2 بر صفر باخت. اما من خوشحالم که تیم ما خیلی خوب بازی کرد و با انگیزه بود. به نظرم هیچ بازیکنی کمکاری نکرد و هرچه در توان داشتند رو کردند. میرزاپور هم خیلی خوب بود و چند تا گل رو گرفت. چقدر بده این اساماسهایی که بر علیه تیم ملی مد شده. بیایید سعی کنیم پشتیبان تیم فوتبال کشورمون باشیم و نمک به زخمش نپاشیم. هیچ کدام از ما انتظار که نداشتیم ایران مکزیک و پرتغال رو ببره. من شخصن از تیم ملی در مجموع راضی هستم.