از مجید زهری بعید بود. پست اخیرش را که خواندم آب سردی بود بر وجودم. دلم نمیخواست این جملات را از کسی بشنوم که او را متفکر و صاحب اندیشه میدانم. نقدی نخواهم نوشت چون وقتش نیست، فقط چند خطی برای توضیح نظرم می نویسم.
چندین بار در همین سرزمین رویایی تکرار کردهام که درکتابهای روانشناسی و روانپزشکی دیگر همجنسبازی بیماری نیست. و همچنین ار لیست بیماریهای سازمان بهداشت جهانی هم حذف شده است. اما نمیدانم عدهای چرا مثل پدربزرگهای لجوج که خرافات خود را رها نمیکنند هنوز حس بدی به این میل دارند.
سادهتر توضیح میدهم. میل جنسی شما یک نیاز فیزیولوژیک بدنتان است. و اینکه شما این نیاز را چگونه ارضا میکنید به خودتان مربوط است. مثل آبخوردن اگر دوست دارید در کوزه آب بنوشید یا در بطری یکبار مصرف. این استعداد ژنتیکی شماست که تمایل شما را برای چگونگی ارضا تعیین میکند حالا چه زن باشید چه مرد. این موضوع همینجا بماند تا دوباره بگویم.
فمینیزم یعنی طرفداری از حقوق برابر زن و مرد. همین. این یک نوع نگاه به زندگی است. یا شما خواهان برابری هستید یا نیستید. اینکه امکان دارد عدهای از انسانهای فمینیست تندخو باشند و بد اخلاق همانقدر هم میتوان فمینیستهای مهربان، منطقی و باسواد پیدا کرد. مسلمن با صحبت کردن یک انسان دیکتاتور از دموکراسی، به ذات دموکراسی خدشهای وارد نمیشود.
حالا اینکه بیایید و طرفداری از برابری حقوق انسانها را که یکی امکان دارد زن باشد یا مرد باشد به نحوهی ارضا جنسی آنها ربط دهید قیاس بیربطی است. مثل اینست که بگویید فلانی چون طرفدار محیط زیست سالم است پس حتمن همجنس باز است یا به قول ایشان محرومیت از سکس دارد !!! آخر یک نیاز فیزیولوژبک چه ربطی به نحوهی تفکر شما و نظرات شما دربارهی مسایل مختلف دارد؟
من طرفدار حقوق برابر زن و مرد هستم. اینکه هموسکشوال باشم یا هترو سکشوال یا ترانسسکشوال فکر میکنید بر طرز تفکر من پیرامون جنگ امریکا در عراق و یا دفاع از حقوق زندانیان در بند و یا سالمسازی محیط زیست چه ربطی دارد؟ یادتان نرود میشل فوکو همجنس گرا بود، نیچه تمام عمر، خودارضایی می کرد، ویرجینیا وولف، که ادبیات را تکان داد، دو جنس گرا بود. جورج الیوت، یکی از رمان نویسهای مطرح عصر ویکتورین سالها با مردی که همسر داشت زندگی میکرد، لرد بایرون به خاطر افراط گرایی در سکس – با هر دو جنس – از جامعه ی انگلستان اخراج شد، صادق هدایت نازنین ما احتمالا گرایشات همجنسگرایانه داشته است. آندره ژید، مائدههای زمینی را برای دوست پسرش نوشت.
تمایلات جنسی هر کس بر اینکه او یک انسان است و باید حقوقی برابر داشته باشد با دیگران به طرز نگاه او به جهان هیچ خدشهای وارد نمیکند. باور کنید بعضی وقتها به این نتیجه میرسم که سیاست ما مثل فرهنگ ما، مثل فوتبال ما، مثل روشنفکران ما، همه جهان سومی اند. ما هنوز اندر خم یک کوچهایم.
آقایان لطفا نخوانند
فمينيست بودن چرا ضدمرد بودن تعبير میشه؟
اختلال در تخلیه خلایق