August 03, 2006
مثل پروانه‌ای در مشت

مثل تو مثل یه کفتر
مثل من مثل یه کودک
مثل من مثل یه شاخه
مثل تو مثل یه پو پک

مثل ابریشم تاریک این شبراهه خاموش
که گر می‌گیره از خودسوزی شاداب یک آواز
مثل آیینه بی‌نبض این تالاب زنبق‌پوش
که تن واکرده زیر بارش رگبار موج‌انداز

مثل تصویر ماه تلخ تبعیدی
که رو تالاب این بیراهه افتاده
مثل این ساکت دلگیر آواره
که تن واکرده رو دلتنگی جاده
مارو با قطره اشکی می‌شه لرزوند و ویرون کرد
مارو با بوسه شعری می‌شه ترانه بارون کرد

تو این بیداد پهناور
تو این شبراهه سرتاسر
نه یک دست و نه یک آغوش
نه یک سنگ و نه یک سنگر
پناهی نیست جز آواز
رفیقی نیست جز دیوار
کجایی ای چراغ عشق
منو از سایه‌ها وردار
مثل پروانه‌ای در مشت
چه آسون می‌شه مارو کشت

ترانه: ایرج جنتی‌عطایی
آهنگساز: شوبرت آواکیان
+ گوش کنید: پروانه‌ای در مشت. ابی

پ.ن. دفن فوری و شبانه‌ی پیکر اکبر محمدی


http://www.dreamlandblog.com/2006/08/03/p/01,28,39/