September 15, 2006
...

از طریق: حقایق درباره‌ی نازلی دختر آیدین

امروز فکر می کردم سیگار چقدر شبیه عشق است . خودت میدانی برای آن لذت ِ غریب ِ خلسه آورش داری چه چیزهایی را از دست می دهی . قسمتی از وجودت را ویران می کنی تا قسمتی دیگر را لذتی هر چند اندک ببخشی . برای آن لذت اندک بهایی نه چندان اندک می پردازی ، اما چه باک ! بعد شاید به جایی برسی که از خودت بدت بیاید ، از ناتوانی ات مقابل آن لذت اندک که میدانی روزی به بهای جانت تمام می شود . ترکش می کنی . می خواهی پیروز شوی بر نیاز بدنت . طول می کشد تا از جانت بیرون رود .... درد دارد ... کسانی را می بینی که بی خیال و راحت ، چیزی را دارند که تو ترکش کرده ای .... احتمالش هست بتوانی بر خودت پیروز شوی و سمتش نروی اما وسوسه اش را برای تمام عمر با خودت داری ...
وسوسه ی عاشق شدن را . دوست داشتن و دوست داشته شدن را .


http://www.dreamlandblog.com/2006/09/15/p/06,32,17/