October 20, 2006
موش و گربه‌بازی به سبک ایرانی

دیروز چند نفر با لباس شخصی ریخته بودند کوچه‌ی کناری ما و همه‌ی دیش‌های ماهواره رو پرت کرده بودند از پشت بوم‌ها تو کوچه و بعد هم با لگد له کرده بودند. اینها در حالی بوده که مردم دورشون جمع شده‌بودند و نگاهشون می‌کردن. بعد هم می‌انداختن پشت یک وانت و می‌رفتن خونه‌ی بعدی.

ما هم در یک عملیات سریع همه‌ی دیش‌ها رو از بالای پشت بودم به وسط اتاق پذیرایی انتقال دادیم. چون دل من برای لونا شاد مجری برنامه‌ی شباهنگ صدای امریکا تنگ شده بود خواستیم توی یکی از اتاق‌ها پشت پنجره بگذاریم که بعد از کلی سعی و کوشش متوجه شدیم که موج‌ها رو نمی‌گیره. حالا ما موندیم با پنج تا شبکه‌ی تهوع‌آور و غیرقابل تماشای صدا و سیمای اینور آب.

حالا همه‌ی اینها یک‌طرف. بی‌ لونا شاد موندنم رو چیکار کنم؟ باید یه فکری بکنیم اینطور نمی‌شه. البته همین فردا پس فردا است که نوبت کوچه‌ی ما بشه و بیان و ببین بالای پشت‌بوم ما از کف دست مومن صاف‌تره و برن. اونوقته که ما بلافاصله آلات و ابزار کفر رو بر پشت‌ بام خود هوا خواهیم کرد !


http://www.dreamlandblog.com/2006/10/20/p/11,53,52/