Send   Print

و نهايتا جايم را به شما می‌دهم فقط برای یک لحظه ...
از ما كه گذشت ...
ايستاديم ،
بی‌پروا ، می‌روم و می‌تازم در مرز بی‌خوابی و رويا ،
در محمل ريا، چنان می‌روم كه گويی نه پسی دارم و نه پيش و، چه شگفت !
اين ريا ديگران با من همواره همراه و هم پايند
باور كرده‌اند كه حقيقت بيش از اين ريای من نيست
چگونه برهانم آنان را زين خيال اين توهم
تنها فغان من است
دلشان می‌شكند! اگر بگويی
ببنديد چشمان بی‌شرمتان را! حوصله شان سر می‌رود!
اگر بگويم باز نكنيد زبانتان را حتی برای دلسوزی من
كه آن من، خود هيچ است و اين هيچ ، پر شده است از من
و در نهايت اين من، من است كه می‌نماياند خود را
برای هيچ و اين من ،
تنها زهرا هزاران تكه شده است برای شما

زهرا امیرابراهیمی. آبان 85
منبع: اینجا

سنگسار اینترنتی زهرا امیر‌ابراهیمی را محکوم می‌کنیم
جامعه‌ای به توان بی‌نهایت ابتذال
جنده اون كسی است كه رابطه‌ی خصوصی می‌فروشه!
حریم خصوصی ما کجاست؟
مسئله خصوصی یک زن یا حق مسلم ملی ؟
احساس ناامنی
يک شير زن صدايش را بلند کند...
بر نمی‌تابم این لجنزار را!
به ضمیمه‌ی آزادی