از طریق: دریاروندگان
پ.ن. سرزمین رویایی: متن زیر را از آخرین کامنت مرا برقصان بر پست دربارهی خدا فکر کنیم اینجا میگذارم.
افسانه سیزیف جواب به همه کسانی هست که دنیا را بدون وجود خدا پوچ و بی ارزش می دانند:
سیزیف بیانگر این تلاش است . ذهنیت ناب سیزیف از به چنگال افتادن روانهای آزاد، رنجور است . او میداند که کوشش دیرتر به ثمر میرسد. به این خاطر است که او تا آخرین لحظه از سنگش جدا نمیشود . استمرار و ملال در کار سیزیف مرحلهایی است که پوچی کنار گذاشتهشده و سیزیف قدم در راهی دیگر میگذارد. او از شورشی خلاق و غیر ایدئولوژیک، عصیان و تعهد انسانی جانب داری و زندگی را ستایش میکند. سیزیف در این اثر پیشینهی تاریخی خود را انکار میکند. او خدایان را انکار کرده و به تخت سنگ خویش وفادار میماند . سیزیف پوچگرا (= کامو) یک شورشی است بر دنیا و در پایان کتاب تکلیفاش را با جهان مشخص میکند .
" من سیزیف را پای کوه میرهانم . بار سنگین او همواره در دسترس است. "
سیزیف وفادارانه در برابر خدایان میایستد و تخته سنگها را از جای بر میکند . او نیز همه چیز را نیک میداند و دنیا را نه سترون میبیند و نه بیهوده. هر ریزههایی ازآن سنگ و هر پرتوی از دل کوهساران همیشه شب برای او دنیایی میشود . مبارزه برای رسیدن به ستیغ گامی است تا دل آدمی را سرشار کند.