Send   Print

آرام و لطیف
حس می‌کنم قدرت نگاهت را بر چشمانم
همان هنگام که قلبم به لکنت می‌افتد
چیزی در دلم شور می‌زند
دستانم می‌لرزند
و من
با وسواس غرق این پندارم
که صدای تپش‌های قلبم در سکوت دلم
نپیچد
...
زیر لب آرزو می‌کنم
که کاش یک شب
قبل از خواب به من فکر کنی
و یا تنها یک عصر پاییزی
طول خیابان‌های زرد و ارغوانی را
با آبنبات‌های چوبی‌مان
بخندیم و شب را
در کافه‌های تیره و خسته‌ی شهر
پشت شیشه‌های بخار گرفته
آرام و بی‌صدا
ثانیه‌ها را به سقف آسمان
بدوزیم

Leonard Cohen: A Thousand Kisses Deep