دواخوری گریگوریان در انتهای خیابان لالهزار هر شب مهمان کسانی بود که قبل یا بعد از سینما رفتن و یا گشتن در خیابان پرهیاهوی لالهزار با نئونهای قرمزاش سری هم به آنجا میزدند و گلویی تازه میکردند. صاحب این بار یک ارمنی مسن و جاافتاده و مهربان بود که گاهی وقتها که مشتریها پشت صندلیهای لهستانیاش مست میکردند او را گریجان صدا میزدند. و او در حالیکه همیشه خده به لب داشت به یکی از پیش خدمتهایش دستور میداد برای مشتریاش مشروبی تازه سرو کند. یکی از علتهایی که همیشه بار گری شلوغ بود تنوع مشروبهایی بود که او همیشه در پیشخوانش برای مشتریها داشت. و همین دلیل خوبی بود تا وضع مالی گری با توجه به شلوغ بودن همیشگی دواخوریاش در طول شبانهروز از همیشه بهتر باشد. تنها چند قدم از تابلوی قدیمی و زرد رنگ مستطیل شکل کناردر ورودی بارش تا سینماهای شلوغ لالهزار با عکس هنرپیشههای فرنگی و ایرانی فاصله بود.
ادامه ...