Send   Print

بوی عیدی
بوی توپ
بوی کاغذ رنگی
بوی تند ماهی‌دودی وسط سفره‌ی نو
بوی یاس جا نماز سفره‌ی مادربزرگ

با اینا زمستون و سر می‌کنم
با اینا خستگی‌مو در می‌کنم

شادی شکستن قلک پول
وحشت کم شدن سکه‌ی عیدی از شمردن زیاد
بوی اسکناس تا نخورده‌ی لای کتاب

با اینا زمستون و سر می‌کنم
با اینا خستگی‌مو در می‌کنم

فکر قاشق‌زدن دختر ناز چشم‌سیاه
شوق یک خیز بلند از روی بته‌های نور
برق کفش جفت شده تو گنجه‌ها

با اینا زمستون و سر می‌کنم
با اینا خستگی‌مو در می‌کنم

عشق یک ستاره ساختن با دولک
ترس ناتموم گذاشتن جریمه‌های عید مدرسه
بوی گل محمدی که خشک‌شده لای کتاب

با اینا زمستون و سر می‌کنم
با اینا خستگی‌مو در می‌کنم

بوی باغچه بوی حوض عطر خوب نذری
شب جمعه پی فانوس توی کوچه گم‌شدن
توی جوی لاجوردی هوس یه آب‌تنی

با اینا زمستون و سر می‌کنم
با اینا خستگی‌مو در می‌کنم
با اینا بهارو باور می‌کنم !


ترانه: شهیار قنبری
آهنگساز: اسفندیار منفردزاده
خواننده: فرهاد
+ گوش کنید

نوروزتان مبارک

+ روز اول فروردین اضافه شد:
عکس سفره‌ی هفت‌ سین‌مان را گذاشتم در فلیکر

Send   Print

در آخرین ساعت‌های سال 85 دوربین جدیدم به دستم رسید. بیشتر زحمت خرید و مشورت برای لنز و سایر دردسرهایش را حضرت کسوف کشید. همراه با دوربین یک لنز 18 ـ 135 هم گرفتم که به گفته‌ی آرش بهترین انتخاب بود در حدود قیمت یک میلیون تومان. کلن بابت دوربین و لنز و حافظه‌اش یک میلیون و سیصد هزار تومان پرداختم. ضمن اینکه از مشورت‌های حضرت آبچینوس و حضرت هورایزن هم خیلی استفاده کردم. شاید به زودی عکاسخانه‌ی سرزمین رویایی را افتتاح کنیم.

+ یک سری از عکس‌های قدیمی‌ام در فلیکر

Send   Print


پ.ن. عکس: از اینجا