ده سال گذشت. آن روز جمعه، دوم خرداد 76 کلاس سوم دبیرستان بودم. و حالا بعد از ده سال، به جلو که حرکت نکردهایم هیچ، به عقب هم رفتهایم. همیشه دلم میخواست خاتمی استعفا دهد. دلم میخواست از اهرم بیست میلیون رایاش استفاده کند. اما او سکوت کرد و لبخند زد. ما فریاد زدیم و کتک خوردیم. و دیروز در شهری که قرار بود مدنی باشد، صورت یک زن ایرانی را با خون خودش رنگ کردند. تاریخ تکرار میشود و ما در دورهی تراژیک آن، روزها را شب میکنیم.
+ خاتمی بعد از ده سال ( قرار بود به سخنرانی خاتمی در سعادت آباد برسم که در ترافیک ماندم )
+ دهمین سالگرد دوم خرداد