میدانم دارد غروب میکند. غروبی که 28 سال طول کشیده. هراس من از شب است. شبی که به طلوعاش منتهی نشود. تنها، مرغی سحرگاه ناله سر کند آن دور دستها. هراس من از شبی بیپایان است.
تقدیم به دوستانم در روزنامهی هممیهن
پ.ن. سایز بزرگتر را اینجا ببینید.