September 19, 2007
برج تنها


دلم برای برج میلاد می‌سوزد. مثل یک میخ بزرگ کوبیده شده وسط شهر و حتا نمی‌تواند تکان بخورد. حتمن کمرش درد گرفته از این ایستادن‌های بی‌دلیل در شهر پر دود و ذلیل. چه مناظری که از آن بالا می‌بیند و دم نمی‌زند. دلش پر است حتمن. مثل دل ما.

تقدیم به دو دوست غربت‌زده، حضرت امشاسپندان و حضرت میرزا پیکوفسکی که طی یک ماه پیش، ایران را ترک کردند.

پ.ن. سایز بزرگتر را اینجا ببینید.


http://www.dreamlandblog.com/2007/09/19/p/12,35,38/