راستش از نوشتن دربارهی انتخابات اصلن خوشم نمیآید. آدمها را از هم دور میکند انگاری. دوستانت را که با هم مخالفید. از هم دلگیر میشویم شاید، یا احساس میکنیم چقدر از هم دوریم. اما این دو روز آخر انگاری مجبورم.
تحریمیها میگویند: فایده ندارد. چند بار در دوم خرداد و دورهی دوم خاتمی و مجلس ششم امتحان کردیم، آزموده را آزمودن خطاست. خاتمی بیعرضه بود. قدرت بیست ملیون رای را داشت اما سکوت کرد. دو تا لایحه را هم نتوانست به مجلس ببرد. مجلسی که نتواند دو لایحه دلخواهش را تصویب کند به چه دردی میخورد؟ درد مردم که با سخنرانیهایشان درمان نمیشود. چرا خاتمی سکوت کرد در برابر هجده تیر؟ چرا آنهمه روزنامه بسته شدند و حرف نزد؟ چرا بلاگنویسان را زندان انداختند و شکنجه دادند، موضع نگرفت؟ چرا زهرا کاظمی را کشتند و با اینکه شاید میدانست ماجرا چیست کاری نکرد؟ چرا انتخابات مجلس هفتم را برگزار کرد با اینکه هفتهی قبلش گفته بود دولت انتخابات عادلانه و آزاد را فقط برگزار میکند؟ ترسید؟ فقط بلد بود حرف بزند؟ تقلبهای انتخاباتی یا به قول خودش بداخلاقیها را نمیخواست افشا کند؟ چرا همیشه بین منافع ملی و حفظ نظام، دومی را انتخاب میکرد؟ پیگیری پروندهی فروهرها چه شد؟ مجلس ششم نشان داد اگر اکثریت هم در دست اصلاحطلبها باشد باز هم کار جای دیگری لنگ می زند. حتا تحصن هم ارابهشان را کمی جلو نراند. وقتی به گروهی میگویی اصلاحطلب که چیزی برای اصلاح وجود داشته باشد، وقتی با چشمان خودمان دیدیم که بعضی ارگانهای انتصابی اصلاحپذیر نیستند کارمان با اصلاحطلبها راه نمیافتد. راه جایگزین بحث دیگری میطلبد.
انتخاباتیها میگویند: چه نشستهاید که دوران بدتری سراغمان می آید. رای ندادن شما تنها راه را برای تمامیتخواههای نظامی باز میکند. هر چه بیشتر باشیم فرصت آنها کمتر خواهد بود. این چند سال فهمیدیم که رای ندادن فقط جا را برای گروهی نظامی و بلهقربان گوی مجلس هفتمی باز میکند. هیچ نظامی با رای ندادن مردمش مشروعیت خود را از دست نمیدهد. وضعیت اقتصادی و سیاسی امروز ایران و قطعنامههای سازمان ملل ما را وادار میکند نگذاریم زندگیمان بد و بدتر شود. تقصیر خودمان بود که حتا احمدینژاد هم انتخاب شد اگر تحریم نمی کردیم انتخابات ریاستجمهوری را، شاید الان وضع بهتر بود. تقلبهای انتخاباتی آنقدر گسترده نیست که رای ما را بیاثر کند. باید با رای دادن به آنهایی که میخواهیم نگذاریم آنهایی که نمیخواهیم فرصت عرض اندام پیدا کنند. باید با رای دادن به اصلاحطلبان نشان بدهیم که با سیاستهای فعلی دولت انقلابی مخالفیم. نباید بگذاریم که تمایتخواهان نظامی روزبهروز پستهای کلیدی کشور را تصرف کنند. باید یک نه بزرگ به حماقتهای ریسجمهور برگزیده بگوییم. اگر رای ندهیم وضع از این هم بدتر میشود. باید با انتخاب اصلاحطلبان راه را برای آزادیهای فردی و اجتماعی بیشتر باز کرد. یکدست شدن دولت و مجلس و حکومت هیچ فایدهای جز اسفناکتر شدن وضع زندگی روزمره و اقتصاد کشور ندارد. انقلاب و براندازی و چشم به امریکا دوختن به امید کمکی، راه حل فعلی زمانهی ما نیست، باید با اصلاح از درون کمکم دیکتاتوری مزمن کشور را عقب برانیم و دموکراسی را که هیچ وقت یکشبه بدست نمیآید حاکم کنیم. تمام کشورهای دموکراتیک از صندوقهای رای آزادیهای مدنی خود را از دولت مرکزی بازپس گرفتهاند.
من دوستانی از هر دو گروه دارم. خودم تا چند ماه پیش انتخاباتی بودم. دوست داشتم با اصلاح بلندمدت کارها به سامان برسد. به خاتمی امید داشتم و فکر میکردم او میتواند جز تغییرات سطحی، منافع ملی را به راضی نگه داشتن دل برادر بزرگ ارجح بداند. اما وقتی میبینم فایدهای ندارد چرا هر چند سال یکبار تکرار اشتباه کنم. ما یکبار به اصلاحطلبان اعتماد کردیم، هم دولت را و هم مجلس را در اختیار داشتند، پس چه کردند که احمدینژاد از دل جامعهی مدنیشان بیرون آمد؟ اگر امید را در جامعه زنده نگه میداشتند، یا اگر حرفهای قشنگشان را عملی میکردند یا شاید آنقدر با هم هماهنگ بودند که چهار کاندیدا معرفی نمی کردند، رای میآوردند و امروز کمتر نگران آینده بودیم. اکثریت اصلاحطلب در مجلس ششم چقدر دستاورد برای ما داشت و یا چقدر اختیار داشت که اقلیتشان داشته باشند؟ حالا که عدهای می خواهند به قول خاتمی مظلومانه و با نشاط رای بدهند تصمیم خودشان است اما بدانید گره کور سیاسی در ایران با انتخابات فرمایشی از بین نامزدهایی که برایتان انتخاب شدهاند باز نمیشود. با رای ندادن میشود یک نه بزرگ را سر همگیشان فریاد زد، اما با رای دادن تنها این سیکل معیوب را تکرار میکنیم.
+ تفو! عاشقان سوت بلبلی ، تفو!
+ آیا تحریم، مشروعیتزدایی است؟
+ تنها گناه ما دفاع از حقوق ملت و عشق بازی نکردن با هیات حاکمه است!
+ چالش عقل و احساس
+ بازی انتخابات
+ نه گفتن
+ لباسِ تنگ بر تنِ جامعهی چاقِ ایران
+ نباید برای گرفتن قدرت بیش از حد احساس تکلیف کرد
+ آقای خاتمي يعني زدهايد به روضه خوانی؟
+ هفتگانهای برای یک بی پدرو مادر
+ بتوارگیِ صندوقِ رأی
+ رای مي دهم
+ عباس عبدی: شرکت در انتخاباتی بیمحتوا بیمعناست!
+ عزتالله سحابی: در انتخابات شرکت نمیکنیم