February 25, 2009
داستان یک نامه‌ی عاشقانه

پسرک نامه‌اش را با عشق تمام کرد. چندین ساعت روی نوشتن آخرین نامه‌ی عاشقانه‌اش وقت گذاشته بود و با بعضی از جمله‌های به ظاهر معمولی آن اشک ریخته بود. این نامه‌ی قلب کوچکش بود برای دختری که چندین سال عشق او را چون دانه‌های پنهان سیب درون میوه‌ی رسیده‌ی خوش‌بو پنهان کرده بود. فردا صبح دخترک بعد از چک کردن ای‌میل‌‌اش نامه‌ی پسر را که در پوشه‌ی بالک افتاده بود با بقیه‌ی خزعبلات این پوشه پاک کرد.

+ Bulk folder


http://www.dreamlandblog.com/2009/02/25/p/04,47,43/