شاید گمان میکردی در جنگ با یک دشمن خارجی هستیم وقتی این پلیسهای عصبانی را میدیدی در خیابان. گرچه یک هفتهای بود که سلامت مردم عزیز برای مسولان خیلی مهم شده بود و آنها میترسیدند نکند خدای ناکرده کسی در حین مراسم چهارشنبه سوری آسیب ببیند. مدام از صدا و سیما تصاویر کسانی را نشان میدادند که جزغاله روی تخت بیمارستان بستری بودند و مجری با لحن حق به جانبی میگفت: این هم عاقبت بازی با آتش در چهارشنبهی آخر سال.
پنداری ما نمیفهمیم این دایهی مهربانتر از مادر شدن اینها تنها برای جلوگیری و رسمیت دادن به مبارزه با مراسم این شب سنتی است. اگر نگران سلامت مردماند جادههای کشور بیشتر از کل جنگ ایران و عراق تا کنون کشته داده است و هنوز هم هر بیست و پنج دقیقه یک نفر را به گور میفرستد. آمار اعتیاد ایران و مصرف مواد مخدر صنعتی چون شیشه و کراک باورنکردنی در بالاترین حد خود ایستاده است. قبل از رسیدگی به مصدومان احتمالی چهارشنبه سوری، هنوز درد و زخم بر تن این شهر و کشور هست تا درمان شود. گویا این بختک دو رویی و تزویر و دشمنی با سنتهای ایرانی قصد ندارد از روی این گربهی نشسته بر میانهی خاور برخیزد.