July 14, 2009
فرداهایی که در راهند

امشب به این فکر می‌کردم که چه غوغایی می‌شود وقتی دوهزار زندانی و پانصد فعال سیاسی اجتماعی از زندان آزاد شوند. چه داستان‌ها و خاطراتی دارند برای دنیا تعریف کنند، چه آبرو‌هایی که باید بریزد و ترازو‌های عدالت منسوب به حکومت اسلامی که میزبان تخم‌مرغ‌های گندیده‌ی مردم آزاده‌ی جهان خواهد شد. چه روزهای هیجان‌انگیزی در راه است. روزهایی که ریس کودتا بخواهد به کشوری سفر کند و ایرانیان با فریاد‌هایشان از او پذیرایی کنند. خواستم بگویم مبادا لحظه‌ای ناامیدی به دل راه دهید، شب دراز است و ما بیداریم، هنوز مانده تا وقتی ارتعاش کوس رسوایی، ریس دولت کودتا را چون بید بلرزاند. مبادا ناامید باشد مبادا.

اگر خارج از ایران هستید به راحتی می‌توانید تومار سبز را امضا کنید. اگر داخل ایران هستید که هزاران روش مدنی اعتراض برایتان موجود است. بستگی دارد کدام برایتان مقدور باشد. از الله و اکبر شبانه گرفته تا دیوار نویسی و اعتراض‌های برقی ساعت 9 شب که نوبت بعدی برای 30 تیر سه‌شنبه‌ی دیگر برنامه‌ریزی شده است و برداشتن پول‌های هرچند اندک از بانک‌های دولتی و پوشیدن لباس‌های حتی المکان سبزرنگ. ای‌میل کردن اخبار برای دوستان و تحریم اس‌ام‌اس و فرستادن آخرین لینک‌ها با فیس‌بوک و معرفی‌کردن فیلترشکن برای کسانی که فکر می‌کنند فیلترینگ آخر دنیاست. خردک شرر امید را در دل روشن نگاه دارید که اگر کوچک و نحیف هم باشد باز هم در این شب و این کودتای ننگین برای خودش زبانه‌ی قهار آتشی عظیم است. مبادا ناامید شوید. مبادا.

+ نامه‌ی زیبای فخرالسادات محتشمی‌پور را به همسرش بخوانید که چه لطیف و دردناک است.
+ آخرین اخبار مقاومت مردم و اعتراض مدنی را از سایت بالاترین چون من پیگیری کنید.


http://www.dreamlandblog.com/2009/07/14/p/04,09,40/