سر اومد زمستون
شکفته بهارون
گل سرخ خورشید باز اومد و شب شد گریزون
گل سرخ خورشید باز اومد و شب شد گریزون
کوها لالهزارن
لالهها بیدارن
تو کوها دارن گل گل گل آفتاب رو میکارن
تو کوها دارن گل گل گل آفتاب رو میکارن
نه خارم، نه خاشاک
زن و مرد بیباک
تنم پاره پاره شد از ضربههای مرد سفاک
تنم پاره پاره شد از ضربههای مرد سفاک
من آروم نگیرم
اگر هم بمیرم
من ایستادهام تا رأی خود را پس بگیرم
من ایستادهام تا رأی خود را پس بگیرم