August 13, 2009
برای دوستی که این روزها نمی‌نویسد

برایش شدیدن نگرانم. دلم شور می‌زند. چند روزی هست که نمی‌نویسد و جواب ای‌میل هم نمی‌دهد. راه تماس دیگری هم با او ندارم جز ای‌میل. دلم برایش تنگ شد. کجاست الان؟ نکند گرفتار این جغد‌های بیمار شده باشد؟ نمی‌دانم آیا گفتن نام بلاگش صحیح است یا نه؟ به هر حال فعلن صبر می‌کنیم. منتظر می‌مانیم پشت در داستان‌های جادویی‌اش. تا بیاید و برایمان چیزی بنویسد و خیالمان را راحت کند. هر کجا هست سلامت باشد و برایش انرژی مثبت خواهم فرستاد که برگردد و بگوید همه‌ی فکرهای منفی شما اشتباه بود. دلم براش تنگ است. فقط همین.


http://www.dreamlandblog.com/2009/08/13/p/03,30,32/