او کیست؟ همان که کمتر کسی سال گذشته نامش را با افتخار میبرد. کمتر کسی او را میشناخت و نمیدانستیم که سال دیگر هر جمله از هر بیانیهی غمگیناش را چندین باره خواهیم خواند. او که بود که همه ایران را سبز کرد و خونها و زخمهای پیر و جوان هم نتوانست سبزی فریادهای بلند شبانه را بر سر دیکتاتور زرد کند.
او کیست که اینبار ایستاد با ما؟ او کیست که سکوت نکرد و آرزوهای خندان ما را؛ پشت پرده، قربانی مصلحت و منفعت دنیای خودش نکرد. او که پا به پای ما دوید و خسته نشد، ما گریستیم و او بغض کرد، او که بود که برای نقش شادی بر لبان ما بر سر عالیجنابان فریاد زد. او میداند که ما ایستادهایم و تا دوباره این گربهی رنجور مریض را از بند آزاد نکنیم از پای نخواهیم نشست. او با ماست و این خود بهترین دلگرمی است در شبهای کوتاه تابستان 88. تاریخ معاصر ایران نام او و شیخ همراهش را فراموش نخواهد کرد که ماندند و با دلهای سرخ از سبزی این راه پر از خون و وحشت و جنازه، خستگی را فراموش کردند. قدرت اگرچه برای ابلهان آرزویی دیریافته است، برای انسانهای بزرگ در تاریخ، تنها وسیلهایست تا بندها را پاره کنند و آزادی را در آسمان تقسیم.
+ عکس: اینجا
+ گوش کنید:
قسم به بوسهی آخر، قسم به تیر خلاص
قسم به خون شقایق، نشسته بر تن داس
+ گوش کنید: 22 مرثیه در تیرماه. اشعار شمس لنگرودی با صدای شاعر.