امروز روز دانشگاه تهران بود. روز هو کردن کوتولههای کودتاچی. روز نوشتن مرگ بر دیکتاتور بر سر در دانشگاه تهران. روز بیانیهی زیبای موسوی و روز نامهی قوی و شجاعانهی کروبی. و من چقدر امروز به این دو بالیدم. و چقدر به شجاعت بچههای دانشگاه تهران افتخار کردم و افسوس خوردم که در میانشان نبودم. امروز دیگر درهای کودتا را نمیشود رو به نور سبز بست. بلندترین دژهای سپاه و بسیج در برابر سیل سبز شبکههای اجتماعی مردمی، گردی حقیر است. روز اول دانشگاه با مرگ بر دیکتاتور آغاز شد تا کودتاچی و رفقای زبونش حساب کار دستشان بیاید که بدانند این تو بمیری از آن تو بمیریهای قبلی نیست که با چند دادگاه نمایشی و چند اعتراف و چند تجاوز و ارعاب و زور و باتوم سر و تهاش هم بیاید. این یک تو بمیری سبز است که انتهایش را به زوری با فریاد و گریه و لبخند در خیابانها جشن خواهیم گرفت. روزی که کارمند شهرداری تابلوی خیابان شهید ندا آقا سلطان را در دست داشته باشد روانه به سوی امیرآباد. روزی که زود میآید . این را من امروز از طنین صدای دانشگاههای ایران فهمیدم.
+ بیانیهی سیزدهم موسوی
+ دومين نامه مهدی کروبی به هاشمی رفسنجانی
+ هو کردن حداد عادل
+ تظاهرات دیروز دانشگاه تهران
+ دانشگاه تهران شش مهر 88