صورتش را به طرف من چرخاند. لبانم را بوسید و گفت: من تا حالا ندیدم مردی که ارگاسم پارتنرش را مقدم بر خودش بداند. مردها معمولن اول فکر خودشان هستند و بعد که آمدند هم، انگیزهای برای آمدن خانمها ندارند. خسته هستند و پشتشان را میکنند و میخوابند. این اولین بار هست که چند بار ارگاسم شدهام و تو از من میپرسی اگر بیشتر نمیخواهی حالا من بیایم. لبهایش را بوسیدم دوباره و گفتم: فکر میکنم همهی کسانی که قایل به احترام برای بانوان هستند و همه جا به رسم ادب آنها را مقدم میدانند، باید در سکسشان هم این را رعایت کنند. حداقل من اینطوری هستم. اینها نکات کوچکی است که به راحتی میتوانند دوستیها و رابطهها را مدتهای مدید ادامهدار کنند یا اینکه در اولین همخوابگی همه چيز تمام شود. گفت: حالا برای اینکه تو بیایی هرکاری بخواهی برایت میکنم. چه میخواهی؟
+ برای شدیدن که چند وقتی است نمینویسد.