در تمام روزهای خاکستری این شهر دودگرفته میتوان این قطعه را گوش داد و دایم با خود تکرار کرد: برای من گریه نکن. هر وقت اسطورهای شکست، قهرمانی بغض کرد، مردی بزرگ دستانش را در توپخانه بالا برد و در باد تکان داد، هر وقت دلت به راهروهای اوین سرکشید و برای همه آنها که گرفتار هستند تنگ شد، هر وقت چشمان شیرزنی در سوگ فرزند جوانش پر اشک شد، هر وقت دلت سخت گرفت از این مهمانخانهی مهمانکش روزش تاریک، بگو در دلت: برای من گریه نکن.
+ با گرامافون سرزمین رویایی گوش کنید: Julie Covington. Don't Cry For Me Argentina