نمیخواهم برای شهلا مرثیه بنویسم. فقط دلم میخواست آقای آدریان لین سری به ایران میزد و داستان این عشق را فیلم میکرد. شاید رابطهای غریبتر از فیلم بیوفایش را دوباره میدید. بحث مخالفت با اعدام جدا است اما میخواهم از زندگی در کشوری بگویم که فرهنگ مردسالارش زنان را اینگونه به پای چوبهی سرد میبرد. بیشک اگر زنی با شوهرش کاری را میکرد که محمدخانی با همسرش کرد، به علت مشارکت در قتل، خودش متهم بود.
این همان فرهنگ مردسالار است که دختری سیزده ساله را عاشق میکند، پرهایش را میچیند و برایش خانه میگیرد. او را برای هوسبازیهایش ذخیره میکند. عادتش میدهد. و قانون ما هیچ کدام از اینها را نمیبیند. حتا خانوادهی مقتول هم. نباید قضاوت کنیم. فقط باید حس کنیم که همه این روزها با شهلا همدردی میکردند. او نمونهی یک زن درد کشیدهی قربانی بود. نمونهی کسی که صدایش خریداری ندارد. و این همان مرد ناموسپرست ایرانی است که دست به کمر زده تا شاهد کشیده شدن چهارپایه از زیر پاهای معشوقه و همخوابهاش باشد. اعدام انسانها را متوقف کنید خصوصن اگر بیگناه باشند. این فرهنگ مردسالار را سنگسار کنید، اعدام کنید. شهلا آخرین قربانی نیست، حقوق زنان هر روز در این کشور اعدام میشود.
+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید:
http://www.dreamlandblog.com/atom.xml