January 07, 2011
مرگ سیاه است و تلخ

آن‌هایی که پشت ستون‌های لرزان اعتقاداتشان پنهان می‌شود و از مرگ دیگران خنده بر لبانشان می‌نشیند آدم‌های مریضی هستند و احتیاج به درمان جدی دارند. مرگ کسی حتا دشمنت نباید تو را بخنداند و اگر خنده‌ات گرفت تو هم مبتلا شده‌ای. این‌ها همان‌‌ها هستند که به دیدن به دار‌آویخته شدن کسی می‌روند و از تکان‌های پاهای آویزان‌اش در لحظات آخر، ارگاسم می‌شوند. همانهایی که در دینشان به سوی انسانی مثل خودشان با درجه‌ای خطای کمتر و بیشتر سنگ پرتاب می‌کنند تا بمیرد.

این‌ها نمی‌دانند مرگ چقدر واقعی و ترسناک است، وقتی خبرش را می‌شنوی که انتظارش را نداری. شش سال قبل من قبل از هورت کشیدن چای صبحانه، روزنامه‌ی صبح را باز کردم تا اخبار را بخوانم و عکس لبخند بی‌رنگ دوستم را دیدم در صفحه‌ی تسلیت و ناگهان از دره‌ی بلندی سقوط کردم. مرگ همانقدر که ساده است و کوتاه، درد دارد و تلخ است.

+ علیرضا پهلوی به روایت تصویر

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید:
http://www.dreamlandblog.com/atom.xml


http://www.dreamlandblog.com/2011/01/07/p/12,07,56/