مارها به بعضی انسانها شرف دارند. آنها پوست میاندازند تازه میشوند و نو میشوند. بعضی آدم بزرگها هنوز مثل همان چهل سال قبلشان یا همانطور که مادرشان و پدرشان فکر میکرده به دنیا نگاه میکنند و روزهای تکراری را زندگی میکنند. گاهی تفاوتی در نحوهی زندگی آنها و پدربزرگ و مادر بزرگشان نمیبینی. آنها با همان عینکی به دنیا نگاه میکنند که قبلن عادت داشتهاند، دلشان نمیخواهد تنوع را تجربه کنند. از اندیشهها جدید و کارهای بدیع و جسورانه میترسند. کنج عزلت اندیشههای پوسیده و کهنه را به تجربهی خطر کردن در جادههای ناشناخته و بکر و تازه ترجیح میدهند.
+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید:
http://www.dreamlandblog.com/atom.xml