به من قول داد دفعهی دیگر که مست باشد با هم صحبت کنیم. این خیلی خوب است. یعنی برای بچههایی مثل من که بعضی نگاهها، بعضی حسها برایشان یک دنیا ارزش دارد خبر خیلی خوبی است. خب حالا یک دلیل کوچک دیگر برای ادامه زندگی دارم: حرف زدن با رفیقی در پاریس که یک شب بارانی به من یک قول وسوسهانگیز داده است.
هوا کمکم دارد بهاری میشود. من نیمهی اول سال دوباره متولد میشوم. عاشق گرما هستم و آفتاب. لباس کم و سبک. روزهای طولانی و هوای روشن تا ساعت ۸ شب. این آدم را زنده میکند. متنفرم از کنج خونه خزیدن و سرما و لباسهای سنگین و سوزهای بدون برف. این روزها به استقبال بهار میشود خوشحال بود و به همه عابرهای در حال خرید عید لبخند زد.
+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید:
http://www.dreamlandblog.com/atom.xml