میگویند سه دزد که خانهی مرد ثروتمند را خالی کرده بودند به سمت بیابان فرار کردند. فردا صبح جسدهای هر سه نفر را میانهی راه پیدا کردند که بر سر تقسیم آنچه دزدیده بودند شکم هم را چون گرگ دریده بودند. حالا این حکایت سرزمین ماست. دزدان رای مردم، این روزهای سبز بهاری به جان هم افتادهاند و مردم خسته در صف نان چند برابر شده به این تکرار حکایت نگاه میکنند.
وقتی نظم و انضباط فرنگیها را میبینیم و خودمان را مانده در بوی متعفن استبداد و دیکتاتوری چندصد ساله، به راحتی میتوانیم درک کنیم که واقعن یک جهان سومی هستیم. آخر کمدی کدام سیاستمداران دلقک دنیا خندهدارتر از اینی است که ما در ایران شاهد هستیم؟
+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید:
http://www.dreamlandblog.com/atom.xml