Send   Print
میم عزیزم، در همین عصر جمعه‌ی کشدار که روی بطالت تکراری ما می‌نشیند و خمیازه می‌کشد در همین عصر جمعه‌ی سرد هفتم بهمن نود، ساکت و مغموم به تو فکر می‌کنم. داستان‌های طولانی ما، صدای بغض‌آلود و خسته‌ی تو، نای ایستادن را از پاهایم گرفته است. من می‌نشینم و تو را نگاه می‌کنم. صدها چشم لازم است تا تو را چنان ببینم که هستی، مهربانی‌های قلب معصومت را و نگاه بی‌طاقت‌ات که چشمان مرا تاب نمی‌آورد. این روزها به افسانه‌های قدیمی دیگر فکر نمی‌کنم. به تو می‌اندیشم و به خودم می‌بالم که لایق دوست داشتن تو هستم. تو خورشید درخشانی میان همه‌ی روزهای تاریک و عبث من. ممنونم که هستی و قلب مرا تپنده‌تر و پرشورتر از همیشه کرده‌ای.

+ برای بانو میم

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید:
http://www.dreamlandblog.com/atom.xml

Send   Print

ابرها از آسمان جدا نمی‌شوند و من از تو.

+ برای بانو میم

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید:
http://www.dreamlandblog.com/atom.xml

Send   Print
در خلاف جهت رود شنا کردن کاری است که تنها بعضی از ماهی‌ها توان آن را دارند، در جهت آب رفتن و رفتن، از عهده‌ی هر ماهی مرده‌ای برمی‌آید. باید اعتراف کنم که به شجاعت گلشیفته حسودی کردم. خوشحالم که هست.

+ سمرقند: برای گلشیفته

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید:
http://www.dreamlandblog.com/atom.xml

Send   Print
بیایید با هم دور این آتش گرم شویم.

+ A Separation, Iran Golden Globe Winner
+ A Separation Wins Best Foreign Language Film

+ پشت صحنه دیدنی جدایی نادر از سیمین

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید:
http://www.dreamlandblog.com/atom.xml

Send   Print

عصری چای بعداز ظهر را که ریختم داشتم به آقای چای احمد فکر می‌کردم که چند روز پیش درگذشت. آیا در آخرین لحظات یاد ما بوده؟ یاد مشتری‌هایی که همه‌ی این سال‌ها چایش را خوردند و خودشان را کش دادند و خوابشان پرید؟ بعد تصمیم گرفتم بعدترها یک کمپانی چای و قهوه یا شراب بزنم حتمن. چه کاری از این بهتر که مردم در بهترین لحظات زندگی‌شان یاد من باشند. لطفن کمپانی کاندوم را بی‌خیال شوید. آنقدر مردم در آن لحظات عجله دارند که فکر نمی‌کنند چه کسی این لاستیک‌های لاخورده را ساخته. نه همان چای و قهوه بهتر است.

بعد دلم برای درخت‌های کوچه سوخت. فکر کردم باید سردشان باشد. هوا این روزها همان چیزی است که من ازش بیزارم. و در چنین مواقعی است که من دلم آفتاب داغ می‌خواهد و یک ساحل و صدای دریا و یک کتاب ترجیحن از براتیگان یا مارکز یا سالینجر. همین برای من بس است و شما می‌توانید خاطرجمع باشید که در چنین حالتی بنده می‌توانم قرن‌ها دراز بکشم و زخم بستر هم نگیرم و کتاب بخوانم و کیف کنم.

یک هفته است که همه‌ی سایت‌های خبری را بسته‌ام. الان یعنی نمی‌دانم دنیا دست کیست. تصمیم گرفته‌ام خودم را زندگی کنم. یعنی همین کتاب‌های قطور نیمه‌کاره را بخوانم و کارهای انجام نشده‌ام را سامان بدهم و گور بابای خبر و دلار و بقیه‌ی متعلقاتشان. گرچه اگر این تصمیم را نمی‌گرفتم با سرعت فعلی اینترنت ایران در یکی از بزرگترین زندان‌های دنیا کار دیگری نمی‌توانستم انجام بدهم. من افتخار می‌کنم که در این زندان زندگی می‌کنم و سرم را بالا می‌گیرم و سعی می‌کنم زندانی خوبی باشم تا بتوانم مرخصی بگیرم و زودتر بزنم به چاک.

شب‌ها صدسال تنهایی را می‌خوانم. هر شب چند ورق نخوانده خوابم می‌برد. چراغ اتاقم را خاموش نمی‌کنم. چون خراب است و فردا روشن نمی‌شود. در نتیجه اگر خواستید من را مجسم کنید می‌توانید یک پسر سی و یک ساله و نیمه را تجسم کنید که شب‌ها با چراغ روشن، صد سال تنهایی می‌خواند و می‌خوابد و این روزهای سرد از خانه بیرون نمی‌رود. به کارهایش می‌رسد و از سرما بیزار است و عصر‌ها به کمپانی چای و قوه‌اش فکر می‌کند. به همین سادگی.

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید:
http://www.dreamlandblog.com/atom.xml

Send   Print

نگاهت، آفتاب تموز است در این روزهای ابری زمستانی.

+ برای بانو میم

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید:
http://www.dreamlandblog.com/atom.xml

Send   Print
تقصیر من نبود. آفتاب که بالا آمد فکر کردم می‌شود خندید. در رویاهایم با تو صحبت می‌کردم و از طرف تو هم، جواب خودم را می‌دادم. اینجا سه ماه است آفتاب غروب نکرده. پروانه‌ها خوشحال‌اند و درختان نام تو را به باد می‌گویند. از وقتی تو با چشمان زیبایت به پنجره‌ی پشتی نگاه کردی هیچ جنبده‌ای از رستن سر باز نزد. نگاه تو عشق را و زندگی را در این حوالی جاری کرد و من هر ساعت روز را با یک گیره به بند رخت حیاط آویزان می‌کنم تا بماند و تو را نگه‌ دارد همین‌جا در همین خانه.

فکر کردم می‌شود با تو عاشق ماند. یا شاید صبح تا شب داستان و شعر خواند و با لیوان قهوه‌‌مان به زندگی بخندیم. کتابخانه‌ام را چیدم. درِ بعضی از کتاب‌ها به سمت باغ‌های جادویی باز مانده بود. گذاشتم با هم به آن طرف‌ها سرک بکشیم. باد سحر اسم تو را از درز پنجره تو می‌آورد. پرده تکان خورد و خندید. تختمان را مرتب کردم و کتاب‌هایی را که باید زودتر تمام کنیم را دم دست گذاشتم. من و تو کاری نداریم جز عاشق ماندن، کتاب‌ خواندن و جام شراب خالی کردن و دعوا سر انتخاب موسیقی مورد علاقه‌مان. دستان من به نشان تسلیم بالاست. می‌دانم کوهن دوست داری. با تو تا آخر عشق خواهم رقصید. دستت را به من بده. و بمان.

+ با گرامافون سرزمین رویایی گوش کنید: Leonard Cohen. Dance Me To The End Of Love

+ برای بانو میم

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید:
http://www.dreamlandblog.com/atom.xml

Send   Print


Last Christmas, I gave you my heart
But the very next day, You gave it away
This year, to save me from tears
I'll give it to someone special

Last Christmas, I gave you my heart
But the very next day, You gave it away
This year, to save me from tears
I'll give it to someone special

Once bitten and twice shy
I keep my distance but you still catch my eye
Tell me baby do you recognize me?
Well it's been a year, it doesn't surprise me

(Happy Christmas!) I wrapped it up and sent it
With a note saying "I Love You" I meant it
Now I know what a fool I've been
But if you kissed me now I know you'd fool me again

A crowded room, friends with tired eyes
I'm hiding from you and your soul of ice
My God I thought you were someone to rely on
Me? I guess I was a shoulder to cry on
A face on a lover with a fire in his heart
A man undercover but you tore me apart
Oooh Oooh
Now I've found a real love you'll never fool me again

A face on a lover with a fire in his heart
(Gave you my heart)
A man undercover but you tore me apart
Next year
I'll give it to someone, I'll give it to someone special
special

someone
someone

I'll give it to someone, I'll give it to someone special
who'll give me something in return
I'll give it to someone
hold my heart and watch it burn
I'll give it to someone, I'll give it to someone special
I've got you here to stay
I can love you for a day
I thought you were someone special
gave you my heart
I'll give it to someone, I'll give it to someone

last Christmas I gave you my heart
you gave it away
I'll give it to someone, I'll give it to someone

+ با گرامافون سرزمین رویایی گوش کنید: George Michael. Last Christmas
+ کلیپ جاودانه‌اش را ببینید: Wham! - Last Christmas

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید:
http://www.dreamlandblog.com/atom.xml