اگر خوب دلت را بکاوی، نگاهش کنی و اینطرف آنطرفش را جستجو کنی، پشت همهی سیاهیها، تهمتها، روزهای تباه و خاکستری، زیر همهی تصاویر موهوم و زشت، دروغها و فشارهای اقتصادی و سیاسی، زیر زیر همهی این بدبختیهای نسل سوخته، میتوانی نوری خفیف و دور را ببینی. نوری که باید چشمانت را نازک کنی و خوب دقت کنی تا بیابیاش. نور امید هنوز هست. هر چند میکروسکوپی به اندازهی یک خانه لازم است تا دوباره چشمت روشن شود. اما این همان امید روزهای منتهی به ۲۲ خرداد است. هرچند که در این سیاهیها کسی سراغش را نمیگیرد اما هنوز هست. میان همهی تاریکیها نشسته و به ما زل زده. خودش خوب میداند دوباره یک روز فریادش میکنیم. دیر و زودش مهم نیست. اینکه هست قدر کوه نور در دستان لرزان انسانی مستمند، قیمتی است. خاطرمان جمع باشد در قلب همهی ما هنوز و همیشه این نور ممتد و درخشان همچنان هست و هست و هست.
اگر میخواهید ایرانی باقی بمانید از شعله امید در سینههای خود محافظت کنید، زیرا امید بذر هویت ماست؛ بذری که با نخستین باران شروع به روییدن میکند و جان هرکسی را که هنوز ایرانی باقیمانده است، در هر کجای جهان که بیتوته کرده باشد به اهتزاز در میآورد، تا از نو خود را در سرنوشت این خاک شریک بداند.
میرحسین موسوی، بیانیه شماره ۹. ۱۰ تیر ۸۸
+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید:
http://www.dreamlandblog.com/atom.xml