ایرانیان امروزه انقدر سادهلوح نیستند که میزان مشارکت شصت و چهار درصدی را باور کنند. وقتی خیابانها سوت و کور بود و صدای هیچ جنبندهای از بیرون ساختمانها نمیآمد. مگر همان دسته آدمهایی که از شرافت جز دیکتهاش چیزی نمیدانند. علاقهی وافر دوستان به شصت باعث شده همیشه آمارهای دروغشان نزدیک شصت باشد. یا شصت و سه درصد کودتاچی یا همین شصت و چهار درصد دروغ ساختگی اخیر. اما خودمانیم شصت خوبی جنبش سبز با تحریم انتخابات نشانشان داد که به این زودیها یادشان نمیرود.
باید اینجا از زحمات ساندیسخورهای ذوبشده هم تشکر کنم که با زحمات شبانهروزی این چند شب اخیر را بیدارخوابی کشیدند تا بتوانند با مختصر جابجایی در آرا آنها که مد نظر هستند را یک جورایی به مجلس راهیابی کنند. نمیدانم چرا یاد میزان مشارکت در سوریه و عراق میافتم سالهای آخر صدام که کمتر از نود درصد نبود. این بدبختها هم آنقدر بد از روی دست هم تقلب میکنند که کارهایشان مو نمیزند. کارمان به آنجا رسیده که سردار سازندگی موقع رأی دادن میگوید: امیدوار است همان رایی که مردم میدهند همان در بیاید از صندوق. و آقای عباشکلاتی باید دلیل رأی دادنش را برای مردم اعلام کند. بنازم به این مملکت و کشورداری. که همه از بیخ یا دژمن شدهاند یا دژمن بودهاند از اول. آورین به خودمان. خود گوییم و خود خندیم و خود رأی از صندوق درآوریم و بهبه، به این همه کیاست و تدبر.
+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید:
http://www.dreamlandblog.com/atom.xml