+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید.
Free association writing is when you take a pencil in your hand and you put the pencil to a peice of paper and you start writing. You don't look at or think about what you're writing. And after a while, you keep writing long enough, words and thoughts come out that you didn't even know you had in you. It could be something you heard, something you saw, or feelings you had deep inside of you. Have you done any free association writing, Cole?
بیدار که شدیم آفتاب نبود. صبح بود بی هیچ آفتابی. غرش هولناکی در دالانهای تاریک تودرتو میپیچید و ما بیحوصله نظارهگر بودیم. هیچ بادی از سمت شمال به شهر نمیوزید و هیچ ابری قدر آن روز در دلش باران نداشت. کسی دیگر نخندید و هیچ نوری از امید در دل کسی روشن دیده نشد. آن روز عجیبترین روز زندگی مردم شهر بود. همه به هم خیره بودند بی هیچ حرفی اما سیل کلمات و فریادها را در آسمان میشد دید. فریادها آنقدر بالا رفتند تا به ابرها رسیدند باران شدند و باریدند. سه سال تمام باران بارید. شهر را سیلاب برد. نه امیدی ماند، نه فریادی. نه دیگر حتا جنبندهای.
+ فریاد سکوت
+ برای ندا
+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید.
+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید.