Send   Print

خیلی خوب شد. از این بهتر دیگر نمی‌شود. اینکه پول نفت سر سفره‌ها آمد و فتنه‌گران فهمیدند اشتباه کرده‌اند. فقط شاید به جای پول نفت، لوله‌های نفت جای دیگری از ملت را نشانه گرفته است. ملتی که به ریال حقوق می‌گیرند و به دلار خرج می‌کنند. دلار سه‌هزار تومانی هم از علایم آخرالزمان است. شما روشنفکران اگر اندازه بزغاله می‌فهمیدید اعتراف می‌کردید که در مسیر سازندگی و پیشرفت هستیم. ما که برای دو تا بمب اتم خودمان را پاره نکرده‌ایم، این‌ها همه توفیقات الهی است، امتحان الهی است. حالا شاید در این امتحان یک فشارهایی هم به ملت بیاید. این تقصیر دانشمندان ما نیست. اگرچه اقتصاد مال گاو و خر است، این چیزی که الان در مملکت هر روز بالا و پایین می‌رود اقتصاد نیست، چیز دیگری است. به تربت پاک قبر مش اسماعیل قسم‌تان می‌دهم، به پیر به پیغمبر، دکان بقالی مش اسمال حساب و کتابش از اقتصاد این خراب‌شده بهتر بود.

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید.

Send   Print

این روزها وسط جنگلی زندگی می‌کنیم که هر کسی صبح زودتر از خواب بیدار شود غرشی می‌کند و بقیه را می‌اندازد آب‌خنک بخورند. احساس مسافری را داری سوار بر قطاری که با سرعت به سمت دره بدون ترمز زوزه‌کشان می‌رود و هر لحظه با خودت می‌گویی دیگر فردا تمام است. و باز روز از نو و روزی از نو. قیمت دلار رکورد ۲۷۰۰ تومان می‌زند، دختر هاشمی می‌رود اوین، فردا شبش پسرش می‌رود، کودتاچی پای منبر سازمان ملل از امام دوازدهم شیعیان حرف می‌زند که نمی‌دانم بخندم یا گریه کنم، جوانفکر می‌رود هلفدونی، بهانه برای توقیف شرق جور می‌شود، جی‌میل فیلتر می‌شود، ادب مرد به ز دولت اوست اما بعضی‌ها روز روشن به رقیبانشان گلاب تعارف می‌کنند (به همین سادگی)، وزیر ارشاد هم در همین لحظه از خواب بیدار شد، پشت میز نشست و گفت: یک حبه قند را اسکار نمی‌فرستیم. سخنگوی وزارت فخیمه امور دول خارجه هم یک کتک لایت در حال قدم زدن در خیابان‌های شیطان بزرگ می‌خورد.

خب بس است؟ یا باز هم می‌خواهید؟ هر کدام از این خبرهای شوکه کننده برای یک ماه می‌تواند خوراک همه‌ی روزنامه‌های زرد نروژ و فنلاند و ژاپن و کانادا باشد. بعد از این مردم عصبی انتظار دارید با تاکسی بیمه ابوالفضل اعصاب هم داشته باشند و ویراژ ندهند؟ و راننده‌های عصبانی فحش بالا و پایین و چپ راست هم را هم ندهند. خب نمی‌شود. این قطار که مستقیم به سمت دره می‌رود همه‌ی مسافرها را روانی کرده. همه سرشان را از پنجره‌ها بیرون کرده‌اند و تا جایی که می‌توانند داد می‌زنند. بعضی‌ها پایین می‌پرند بدون اینکه فکر کنند زنده می‌مانند یا مرده. اینطور مملکتی داریم ما. آنچنان زندگی می‌کنیم که مرده‌ها به ریشمان می‌خندند. خیلی دوست دارم از پدر و مادر‌هایی که به روح هم قلبن اعتقاد دارند بپرسم دلیل اینکه این سیم لخت ۲۲۰ ولت را وصل کردند به زندگی روزمره فرزندانشان دقیقن چه بود؟ آب و برق مجانی؟ یا خانه مجانی؟

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید.

Send   Print
دیشب، نیویورک، رو‌به‌روی محل اسکان ۱۶۰ مسافر دیپلماتیک از ایران

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید.

Send   Print
صدایش دلخوشی چندین نسل است. هفتاد و دو سالگی‌اش مبارک.

+ ویکی‌پدیا: محمدرضا شجریان
+ مصاحبه با CNN: اشک‌های شجریان

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید.

Send   Print

گاهی توضیح واضحات دادن به دوستانت آنقدر چندش‌آور می‌شود که ننگم می‌کند جایی بنویسم. فکر می‌کنم به اینکه هر چند بخواهیم انکار هم کنیم تاثیر حکومت اسلامی روی افکار و فرهنگ مردم را حتا اگر دوستان جوان و اکتیو ما باشند نمی‌شود نادیده گرفت. عده‌ی زیادی به جای اینکه آپ‌گرید شده‌ باشند، داون گرید شده‌اند، سرانه‌ی مطالعه هم که دو دقیقه است، پس بیایید فاتحه‌اش را بخوانیم. آن‌ها سنگر به سنگر فتح کرده‌اند و من حداقل دیگر توان این را ندارم که برایش غصه بخورم. ما باخته‌ایم عزیزان. بسیار عبث است اگر فکر کنیم نشستن مقابل فیس بوک و سایت‌های اجتماعی به مردم چیز یاد می‌دهد. سایت‌های اجتماعی فقط یک مسکن موقت هستند برای تسکین درد غیبت کردن و فضولی و تمام. کسی در فیس بوک مرشد و مارگاریتا نمی‌خواند یا حتا شازده کوچولو. و این حجم مغز‌های تهی که ۲۴ ساعت شبانه‌روز را در دکان آن‌لاین لب‌تاپ‌شان مثل دانه‌های تسبیح به نخ می‌کشند هیچ آبی را گرم نخواهند کرد و هنوز سر بدیهی‌ترین شکل برخورد اجتماعی و فرهنگی مشکل دارند چه برسد به داشتن افکار متعالی و بلند پروازانه برای زندگی. هرچند اگر نزدیک‌ترین دوستان متجدد ما باشند، تاثیر فرهنگ بیمار جامعه‌ی امروز را می‌شود در تار و پود رفتارشان دید. لااقل کاش غریبه بودند. تازه این‌ها شهروندان مثلن بافرهنگ وتحصیل کرده‌ی این جامعه هستند که هنوز با روسری وسط مهمانی می‌رقصند و برایشان یک روبوسی دوستانه دو جنس مخالف دغدغه‌ی فکری است. وای به حال بقیه مردم عامی. اینجاست که فرهنگ بدوی جامعه اسلامی بازی را برده و در همه‌ی این ۳۳ سال تاثیر خودش را گذاشته است.

+ با گرامافون سرزمین رویایی گوش کنید: چارتار، مرا به خاطرت نگه دار
+ خواب زمستانی: صلح در رویا

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید.

Send   Print
بیایید خیال‌بافی کنیم، رویاها تنها پناه‌گاه ما هستند.

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید.

Send   Print
اگر تلقی‌تان از رادیو برنامه‌های مضحک صدا و سیما است، دعوتتان می‌کنم تا رادیو اینترنتی روغن حبه‌ی انگور را حتا زمانی که در حال انجام کارهای روزمره هستید گوش کنید. بی‌شک نظرتان مثل من درمورد برنامه‌های رادیویی عوض خواهد شد. این شما و این هایده و فواد خوش‌سلیقه و با ذوق.

+ ‌صفحه‌ی فیس‌بوک رادیو روغن حبه‌ی انگور

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید.

Send   Print

اگر شانزده شهریور سال ۸۴ پسرکی دنیا می‌آمد امسال می‌رفت کلاس اول دبستان. و حالا سرزمین رویایی هم امروز هفت ساله شده است. بعد از ۱۶۷۳ بار نوشتن در اینجا حالا قدکشیده و فکر می‌کند هیچ وقت کامل نخواهد شد. همه‌ی نوشته‌های اینجا دغدغه‌های شخصی خودش بوده و صرفن جهت صاف کردن حسابش با این دنیای بی‌صاحاب نوشته شده‌اند نه خوشایند عده‌ای.

هفت سال من نوشتم، حالا شما بنویسید برای هفت سالگی گل و مرغ این بالا. اتاقک کامنت‌ها درش باز است و اگر خاطره‌ای یا حرفی با ساکن سرزمین رویایی دارید برای من روی دیوارش بچسبانید.

+ گوش کنید: حامد نیک‌پی. رسوا

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید.

Send   Print

بدرقه‌ی کسی که عاشقش هستی شبیه این است که کسی چنگ بزند به سینه‌ات و قلبت را بیرون بکشد و تو نتوانی فریاد بزنی، روی زمین بنشینی و های های گریه کنی. در تمام لحظاتی که سعی می‌کنی برایش آرزوی موفقیت کنی بدون هیچ اشکی، بغض مثل یک طناب دار گلویت را فشار می‌دهد. باری، همه‌ی این سال‌ها ما را بارها دار زدند و قلب‌هایمان را بیرون کشیدند. دوستان برگ گلمان را هدیه دادیم به اجنبی. تهی شدیم از تو. آنقدر تهی که دیگر توان حس کردن همان طناب دار را هم نداریم.

+ برای بانو میم

در گل بمانده پای دل جان می​دهم چه جای دل
وز آتش سودای دل ای وای دل ای وای دل

مولانا

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید.

Send   Print

آدم‌ها هم مثل کمپوت نخودفرنگی یک‌ویک تاریخ مصرف دارند. بعضی چهار روز، یک هفته، یک ماه، یا چند سال. بعضی‌ها بعد از چند ساعت صحبت در جمع تاریخشان به سر می‌رسد و باید دیگر تحملشان کرد. عده‌ی زیادی بعد از حرف‌های تکراری و عاشقانه‌ی دوره‌ی دوستی و نامزدی می‌افتند به تسلسل تکرار و تحمل هم‌دیگر. بعد سعی می‌کنند آدم‌های با تاریخ مصرف طولانی‌تری جز شریک زندگی‌شان پیدا کنند بتوانند کمی حرف تازه بزنند. شاید دلشان پوسیده از بس کمپوت نخود‌فرنگی کهنه تاریخ گذشته خوردند.

عده‌‌ای را می‌شود بعد از چند سال حتا بو کشید، مثل بوی کاغذ کتاب همیشه تازه‌اند، همیشه می‌شود لذت برد از هم‌صحبتی‌ باهشان. همیشه بحثی جدید و دست‌مالی نشده در جیب دارند تا برایت رو کنند. می‌توانی چیزی یاد بگیری و منتی سرت نخواهند داشت. افتاده‌اند و ادعایی هم ندارند. تاریخ مصرف این گروه تا زمانی است که کنارشان باشی.

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید.

Send   Print
صاحب این صفحه عاشق شب‌هاست. شب‌ها بیدار است، درس می‌خواند، نقشه می‌کشد، به سقف نگاه می‌کند و گاهی فکر می‌کند کاش صبح‌ها هم مثل شب‌ها آرام و ساکت همه‌ی دنیا باهات رفیق بود. شب‌ها ساخته شده‌اند تا فیلم ببیند، کتاب بخواند، با دوستانش اس‌ام‌اس بازی کند، ای‌میل بزند و پشت میزش ساعت‌ها محو کارهایی شود که برای بقیه بی‌ارزش‌اند. گاهی به دوستانش فکر می‌کند. خاطره‌های دور شب‌های جوانی، با خودش می‌گوید هیچ وقت نباید فلان شب را که مست بودیم با رفیقم فراموش کنم وقتی دراز کشیده بودیم روی تخت و زل زده بودیم به آسمان پرستاره، حتا اگر آلزایمر بگیرم. شب‌ها دوست‌داشتنی‌اند، کوچه‌های تاریک عزیزاند و صدای صحبت عابرها و نور ماه بهترین بهانه برای ایستادن کنار پنجره است. اینطوری است که برای بعضی‌ها حساب شب‌ها و خاطره‌هایش از دیگر وقت‌های کسل کننده روز جداست.

+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید.