بدرقهی کسی که عاشقش هستی شبیه این است که کسی چنگ بزند به سینهات و قلبت را بیرون بکشد و تو نتوانی فریاد بزنی، روی زمین بنشینی و های های گریه کنی. در تمام لحظاتی که سعی میکنی برایش آرزوی موفقیت کنی بدون هیچ اشکی، بغض مثل یک طناب دار گلویت را فشار میدهد. باری، همهی این سالها ما را بارها دار زدند و قلبهایمان را بیرون کشیدند. دوستان برگ گلمان را هدیه دادیم به اجنبی. تهی شدیم از تو. آنقدر تهی که دیگر توان حس کردن همان طناب دار را هم نداریم.
+ برای بانو میم
در گل بمانده پای دل جان میدهم چه جای دل
وز آتش سودای دل ای وای دل ای وای دل
مولانا
+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید.