چشمهایمان را میتوانستیم ببندیم و پشت صورت
روحانی صدای میرحسین را مجسم کنیم که همان حرفها را چهار سال پیش فریاد زد. چشمهایمان را میتوانستیم ببنیدم و ببنیم قلب هیچکس را روز روشن وسط خیابان با گلوله داغ نکردند، چشمهایمان را میتوانستیم ببندیم و ببینیم نمردیم، زندان نرفتیم، شکنجه نشدیم، کهریزک یک خواب بود، عاشورا رویا بود، ماشینی از روی کسی عبور نکرد، نظر هیچ دیکتاتوری به یک بیمار روانی نزدیک نبود، چشمانمان را میتوانستیم ببندیم و ببینیم اینقدر بدبخت و جدا از هم نبودیم، این صدای میرحسینه که با مشت روی میز کوبید و گفت: بنده یک فرد انقلابی هستم و اینجا دارم صحبت میکنم و بر اساس اعتراض به این وضعیتی که ایشون به وجود آورده دارم صحبت میکنم ...
+ میرحسین: بنده یک فرد انقلابی هستم و اینجا دارم صحبت میکنم ....
+ گوش کنید: سراومد زمستون، شقایق کمالی
+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید.
+ سرزمین رویایی در فیسبوک