نوشتن از داغ و درفشهایی که به ما گذشته از تلخی روزگار و خاطرات لعنتیمان گرچه دردی را دوا نمیکند اما کمک میکند سنگریزههای راه را به یاد بیاوریم و یادمان باشد این کوره راه چقدر ما را کُشت تا بتوانیم یک بار زندگی کنیم. در کنار همهی عکسهای دوستداشتنی این سالها که گوشهی قلبم گذاشتهام این آخری را اضافه کردم. دوشنبه بیست و پنج خرداد عصر گرم تهران میدان توپخانه جمعیت موج میزند و از ته دل فریاد میکشند. میرحسین پیراهن آبی راه راهش را پوشیده و شانهاش در جیب پیراهنش، دست راستش را بالا برده. باد کمی موهایش را پریشان کرده. این تصویر آنچنان در مغزم حک شده که گاه مرز خاطره و واقعیت را گم میکنم.
تصویر حنا که این روزها بغضش گلوی خیلیها را مثل طناب دار فشار داده تصویر همهی ماست که جعفر پناهی چه زیبا به همه نشان داد. کودکی بغض کرده روی صحنه مقابل چشم دنیا. گاه فکر میکنم انگار منم شاید تویی یا یکی از ماست رفته آن بالا تا دردمان را به دنیا نشان دهد. این یک عکس ساده نیست. حنا را گذاشتهام کنار تصویر میرحسین و مادر ستار بهشتی گوشهی قلبم. این عکس ماست، بغض ماست، درد ماست. بهتر همان که بزنیم زیر گریه تا دلمان باز شود. بگذار دنیا بفهمد چه دل پردردی داریم که کودک هشت سالهمان را هم به هقهق انداخته. آدمبزرگهای این مملکت که یا زنداناند یا ممنوعالخروج یا ممنوع التصویر. عدهای زیر این بار گران و ابرهای سیاه کمرشان خم شده و صدای خرد شدن استخوانهایشان لالایی شبانه ماست.
چرا باید این زخم را پنهان کنیم؟ بگذار فاش بگوییم از کجا آمدهایم و چه برسرمان رفته همهی این سالهای تاریک. کاری که دل پر درد و مهربان حنا کرد را صدها مقاله و گزارش و فیلم مستند نمیتوانست انجام دهد. چه زیبا این دختر مشت سیاه و کثیف شبپرستان را باز کرد، رسوایشان کرد و رهایشان کرد همانجا مقابل چشم دنیا. خیلی وقتها با خودمان گفتهایم که روزگار اینطور نمیماند وقتش میرسد که مشتشان باز شود. ماه پشت ابر نمیماند و یک روز همه با هم جشن میگیریم حتا اگر نباشیم. مراسم اختتامیه جشنواره فیلم برلین یکی از آن روزها بود. از آن روزهای رنگین و مهربان. که ماه از پشت ابر سرک کشید. که حقیقت و شجاعت و عشق خودمان را به رخ کشیدیم. سالهاست که فریاد میزنیم: گیرم که میزنید، گیرم که میبُرید، گیرم که میکُشید، با رویش ناگزیر جوانه چه میکنید؟
+ با گرامافون سرزمین رویایی گوش کنید: سر اومد زمستون، شقایق کمالی
+ لحظهی اعلام نام جعفر پناهی را ببینید: Jafar Panahi's Taxi wins Berlin's Golden Bear
+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید.
+ سرزمین رویایی در فیسبوک