آرزو میکنی کاش یکی از همان ساعتهای یازده و یازده دقیقه اتفاق خاصی بیفتد که سورپرایز بشی. عقربهها دنبال هم میدوند و دلت مثل حیاط مادربزرگ در ظهرهای تابستان تبدارست. تبدار معمولی نه، تبدار تنها. اینطوری ثانیههای عمرت را رج میزنی و به امید روزهای بهتر دل خوش میکنی به یک اتفاق جادویی. با همهی پنجرههای بسته همذات پنداری پیدا میکنی و در حسرت روزی که به دریا باز بشی کنج زندگیات کمین میکنی.
+ امشب ماه کامل است. با گرامافون سرزمین رویایی گوش کنید: Natseon Hae
+ اگر سرزمین رویایی برایتان فیلتر است، عضو فید آن شوید.
+ سرزمین رویایی در فیسبوک