دیروز پریروز همه چی فیلتر شده بود یهو!حتی تو!
بعد امروز شماها باز شدین.
بلاگر فیلتره هنوز ولی.
من که هستم! این فیل ترینگ نمی ذاره این ورا بیام :)
قشنگ بود و تاثير گذار!
سلام .
بعضی وقت ها فکر می کنم اگه از زیر بته عمل اومده بودم خوشبخت تر بودم ، چون نمی تونم به هیچ قیمتی از انجام کاری که دوست دارم و حق خودمه بگذرم و هم پدر و مادرم آزار می بینن و خودم وجدانم سرویس می شه. گاهی فکر می کنم وجدان بر من حرام است چون با تربیت و فرهنگ و دین و جامعه ما مرگ آزادیه...
مرسی که بهم سر زدی دوست عزیز. منتظرم بازم ببینمت.
هوم میشناسم این حسو...یه طوری زمان میگذره و زورمون نمیرسه نگرش داریم
چقدر اين يادآوريهاتونو دوست دارم....سپاس....
اين چه حرفيست دوست عزيز. ياد آوری نيست برايم که هميشه مقابل چشم هایم هست. خیلی هم پست خوبی ست که گوشزدی ست برای همه ی آنها که دورند از پدر و مادر. ممنون از پیامتان
کتایون گل:
چقدر ناراحت شدم که تورا اینطور یاد این ماجرا انداختم
۱)اين روز ها اينطور صحبت ها اشکم را در می آورد. مادرم متاسفانه دوساليست که دچار آلزايمر شده. اين قطره قطره آب شدن است يا سقوط به دره ی فراموشی ...نميدانم اما دردی سخت سوزان دارد. تو با مادرت غريبه می شوی. هر چه بيشتر محبت ميکنی او کمتر حس می کند. انگار سير معکوس بزرگ شدن نوزاد باشد.
۲) من هم مثل تو سرزمين رويايی عزيز با تمام وجود مخالف مجازات اعدام هستم.
مانا جان:
اینم حرفیه. گاهی میشه با تلفن زدن و احوال‌پرسی زود زود اونا رو خوشحال کرد.
باور کن کسانی هستند در همین ایران یا هر جای دیگه‌ی دنیا که ماه به ماه خبری از مامان و باباها نمی‌گیرن
رویایی جان ماها که از مامان بابامون دوریم چکار کنیم؟
):`
برات ای‌میل زدم
بسم الله الرحمن الرحيم
سلام
دلتون از ظاهر و برخوردتون خيلی مهربون تره .
ممنون از يادآوریتون .
در پناه حق شاد باش و سلامت .