سلام. اين لينک به ياد روزهای کودکی گوش بديد حرف نداره. خيلی عالی هست.
سلام
چندباری دیدم و خوندم وبلاگتو.با تبادل لینک چطوری.؟خیلی از دوستان من هم اینجا توی لینکدونیت هستن.این بار هم که مریم بانو لینک مسقیم از توی مطلب پستش داده بود.منتظر پاسخت هستم
از دیشب دارم انواع و اقسام گزارشات رو میخونم
از جای جای ایران خبر درگیری برای بنزین به دستم میرسه
از همه بانیان این خرابکاری ها متنفرم
از ماست که بر ماست!!!
تا نيازهای اوليه آدمها براورده نشه، کسی به فکره نيازهای ثانويه نيست. مطمئن باش تو هم اگه خونواده مرفهی نداشتی اينقدر وجوه انسانيت نمود پيدا نميکرد که بعدشم بشينی و ملّت رو نقد کنی. سال 57 ملّت سير بودن پس نيازهای درجه 2 رو خواستن! کمی درک عميق اجتما عی برای کسی که ادعاي انسانيتش داره وبلگستان رو پر ميکنه بد نيست
یکنفر شب آبگوشت میخوره، صبح پا میشه بدون ثانیهای فکر کردن برای خودش قانون صادر میکنه! دیشب به خاطر ترافیکِ بنزین مسیر یکربعی رو تو یکساعت و نیم طی کردم. میدونی چیه؟ وقتی کارتهای سوخت هنوز کامل پخش نشده و همه کارت ندارن، و فروش آزاد بنزین هم ممنوع میشه، و خبر این ماجرا رو تازه ساعت نه شب میدن از ترس مردم، میخوای اینطوری دیوانه نشن؟ مردم نون میخوان. هنوز نشناختی؟ آزادی و حق و حقوق اولویت چندمشونه. امروز توی هر تاکسی و مغازه گلهی بنزین بود. از همین امروز صبح هم نرخ تاکسیها سر خود گرون شد. چی بگم والله؟ کم آورده ام!
خانه از پای بست ویران است.سعی بیهوده می کنیم!
کاش همه وبلاگتو می خوندن تا.....
مدتها بود كه مي خواستم مطلبي را به تو بگويم و هشداري به تو بدهم ولي با تعريفي كه از راديو زمانه در وبلاگت كرده بودي و علاقه اي كه به اين راديو داشتي گفتم كه پندم ره به جايي نخواهد برد ولي امروز مطمئـنم كه به حرفهايم خوب فكر خواهي كرد.
پسر مهربان و دوست داشتني من: حكومت براي خنثي كردن طرح ((براندازي نرم)) راديو زمانه را افتتاح كرده تا مخالفهاي بيگناهي چون تو و امثال تو را شناسايي و به مسلخ 209 اوين ببرد.
گواه اين مدعا هم فيلتر نبودن راديو زمانه و وبلاگهاي تعدادي از نويسندگان به اصطلاح مخالف دو آتشه جمهوري اسلامي اين راديوست. اينها از انقلابهاي ((نارنجي-گل سرخ-مخملين)) به اندازه كافي درس گرفته اند و راه مقابله با براندازي نرم را با راديو زمانه استارت زده اند.
مراقب نوشته هات كه در زمانه انعكاس مي يابد باش.
آرشيوت (بي خدايي) به راحتي حكمي كه براي مجتبي سميع نژاد بريدند موجه مي كند. طفلك مجتبي كه براي چنين مردم حريصي زيباترين دقايق جواني اش را در زندان سپري كرد.
آرش سيگارچي هم كه به خاطر وبلاگش در زندان است.
مراقب باش رويايي مهربان!
http://shervingz.blogfa.com
لینک نشده بود ببخشید
دو وبلاگم در موردش نوشتن و عکس گذاشتن
shervingz.blogfa.com
http://zerodegree.persianblog.com/
رویایی عزيزم انقلاب ۵۷ هم از غم آزادی نبود. اون موقع هم اقتضای لذت این مردم نفس پرست، انقلاب کردن بود. درست مثل مرده باد و اعدام باید گردد گفتنهاشون، مثل مشروطه خواهیشون، مثل رای دادناشون و هزار هزار ندانم کاريه دیگه که حتی اگه اسم بلندی داشته باشه برای ما محرکی جز خودخواهی و کوته نظريمون نداره!
رويايی عزيز من خودمم دانشجو ام.از نوع امير کبيريش هم هستم.شاهد خيلی از اين درگيری ها بودم و خيلی بد تر از اونی که تو وبلاگت رفرنس دادی رو ديدم.اما هميشه اين فکر رو می کنم شايد زندانی کردن دانشجويان بی کناه يه ظلمه اما فشار اوردن رو اقشار کم درآمد ظلم بزرگتری یه که شايد تاوانش خيلی خيلی سنگين باشه.... از ناراحتی و خشم مردم بيشتر ناراحتم تا از ناراحتی و خشم همکلاسی هام
سلام.رویایی جان همیشه وب لاگتو می خونم و ازش خیلی لذت می برم.همیشه حرف دل منو می زنی.اما این دفعه کمی با تو مخالفم.رویایی عزیز دغدغه هیچ مردمی در هیچ جای دنیا دانشجویانش،زنانش و... نبود.خودت اشاره کردی به این انقلاب،انقلاب های دیگه هر جای دنیا از بطن مردم اتفاق افتاده نه از دانشگاه نه از معلماش.همین مردم عجیب بر عکس من و تو قبل از هر چیز نگران امنیتن،نگران گرسنگی بچه هاشونن،نگران زنده موندن یا نموندنن.مردم اونقدر بیچارن که دیگه نمی تونن به غم احترام اجتماعی و آزادی فکر کنن.مردم وقتی از اولیه ترین نیاز های یه حیوان(آدم هم نه)مثل هوا ،غذا،خونه ،جفت ،بچه بی بهره باشن نیاز های آدمیزادی رو نمی شناسن که بخوان براش ناراحت باشن.
ديشب ديديم چه بلئايی بود!
به شدت فکر می کنم
این غم نان با غم آزادی در ارتباطه ...
شایان
صحرای رز
دوست خوب مگه نشنيدی ميگن گشنگی نکشيدی عاشقی از يادت بره اون موقع شکم مردم سير بود فکرشون کار ميکرد آزادی ميخواستن ولی الان گرسنگی عقل آدمارو زايل کرده چندين سال پيش يه پيرمردی رو ديدم ميگفت عربارو بايد سير نگه داشت ايرانيهارو گشنه چون وقتی سير ميشن خدا رو بنده نيستند شايد آقايون هم از همين تز استفاده ميکنند .
گاهی فکر ميکنم هيچی واسه افتخار کردن به عنوان يک ايرانی ندارم و دلم سخت ميگيره .
نظرتان در مورد ديدگاه مردم در سال ۷۶ چيست؟
۲ خرداد ۱۳۷۶
آيا آن موقع هم غم نان داشتند؟
چه شد كه غمشان به غم نان تبديل شد؟
پول بهتر است یا آزادی؟!
راديو زمانه رو ببخشيد. بايد می نوشت انقلاب مسلحانه.
man az bas umadam tu comment duni shoma neveshtam ma darim tu jangal zendegi mikonim khodam khaste shodam dige!
من از طريق نظر شما در مورد مطلب رژه همجنسبازان با اين وبلاگ آشنا شدم- كارتان واقعاً خوب است
زنده باد ليبراليسم