سلام دوست عزیز
می خواست برای اون دو سه خطی که از شاملو نوشتی کامنت بذارم انگار قالبش و برداشتی. می خواستم بگم اون دیو است که گله دارد نه دیب... تو فرهنگ لغت گشتم براش معنی پیدا نکردم. بدرود
ليلا جان:
حق با توست. گاهی اينجا رويايی می‌شود و شيرين. گاهی حقيقی می‌شود و تلخ. دوست دارم آينه‌ی ايران باشم. اين روزها حال ايران اصلن خوب نيست. يعنی من به اين بدی به ياد نمی‌آورم در اين ۲۷ سال عمرم. برای همين شايد کمی تيره شده‌ام. گرنه من که هميشه رويايی بوده‌ام و هستم.
آينه بودن سخت است. اينکه نه محدب باشی و نه مقعر. يک آينه‌ی صاف و تميز و رو راست. برای همين بايد دقيق باشی و نکته سنج.
ممنونم از توجه‌ات :)
سرزمین رویایی جان، تقریبا همیشه مطالبت رو میخونم. ولی مدت الان مدت طولانیه که فقط یاس و آه و ناله میبینم . نمیخوام بگم بدبختی نیست. نمیخوام بگم زجر نیست ولی همش هم از درد و رنج گفتن نه تنها دردی رو دوا نمیکنه که ذره ای از روحیه های باقی مونده رو هم میگیره. کاشکی سرزمین رویایی واقعا رویایی بود نه فقط و همیشه بازتاب جهنم اطرافمان.
۲۸ سال رسما داغونيم نه؟
هراس من_باری_همه از مردن در سرزمینی ست
که مزد گور کن
از بهای آزادی ی آدمی
افزون باشد.
امروز روزنامه و خبرگزاری و مراکز مهم رو توقیف میکنن، فردا هر آدمی که توی خیابون راه میره اونم نه فقط به جرم بدحجابی و ارزلی بلکه به جرم انسان بودن توقیف میکنن.
جی عزيز:
در متن نوشتم:
غروبی که ۲۸ سال طول کشيده.
معنی:
يعنی ۲۸ سال است خورشيد آزادی بالای سر ما نتابيده.
من نمی‌دونم چرا بايد نوشته‌های فارسی را هم معنی کنم؟
قبلن ها شما مهربان‌تر از اينی بودی که الان هستی. :)
ای بابا! ايرانه ديگه! ظاهرا شب درازه قلندر هم بايد بيدار باشه حالا حالاها!!
من يکی که خود دلداری يادم رفته بالکل!!
پيروز باشيد...
طلوع دوباره تنها به درك كل افراد جامعه وابسته است.
شما مي توانيد بگوييد كه سطح درك جامعه فعلي ما چه ميزان است؟
به خاطر بياور كه زيبا ترين صبحي كه تا به حال تجربه كرده اي را مديون صبرت در برابر سياهترين شبي هستي كه هيچ دليلي براي تمام شدن نميديد...
(سوء تفاهم نشود, منظور از صبر دست روي دست گذاشتن, تن دادن به شرايط, و بي عملي نيست).
دوست من
2 زاری ایت اینقدر کجه که هنوز فکر میکنی آزدای وجود داره و داره عروب میکنه ؟ پاشو عزیز و نگاهی به بیرون از اینترنت بکن ...تو که در ایران هستی چطور این جرف رو میزنی ..میشه کمی برای من که توی این 28 سال ایران نبودم آزادی روتعریف کنی >
...... پایان شب سیه سپید است
هرچه باشد
شب امید صبح را دارد .
شب یکدست است
تا ماه هست
با نورش سر می کنیم .
در انتظار غروبم ...
شایان
صحرای رز
کريم جان:
شعر شاملو بر اساس نثر محاوره نوشته شده است.
من دقيقن همانطور که شاملو در شعر نوشته ديکته‌اش را رعايت کردم.