تبریک بابت موفقیت کاریات را اینجا گفتم. چون فکر میکنم توی این وانفسا هر قدمی که به موفقیت و کار دلخواه آدم منجر بشود یک جهش و پرش عظیم است. سرزمین رویایی بامعرفت...
ديدن شهابها تفريح خوبيه. برای اينک نمیدونی بايد کجا منتظرشون باشی. مثل هفتتير کشی ميمونه واردی که؟! يا دست کم يه بازی. زيباست. چند سال پيش من هم جای مناسبی بودم و کلی تفريح کردم .
چه عجب توی اين شهر شلوغ يکی پيدا شد که برای ستاره ها وقت داشته باشه
من هم اون شب تو کوير بودم.با يه گروه که اکثرا هنوز ميتونستن به خاطر ديدن شهاب سنگها از زندگی روز مره شون بزنن.
تا صبح تو کيسه خواب دراز کشيدم و زل زدم به اسمون ۲۰ تا ۳۰ تا شهاب ديدم و کلی ارزوهای خوب کردم.
به گذشته نرفتم
اما با شمردن ۱۷ شهاب
در حال غرق شدم ...
شايان
صحرای رز
من فقط يه شهاب می خوام اخه فقط يه آرزو دارم
جام طلای عزیز:
شهرهای ایران رو نمیدونم. اما آسمان سرزمین رویایی همیشه پر ستاره است :دی
بابا دس بردارين اين چه وبلاگيه؟
اه چه قالب مسخره ای.......جمع کن بابا
کجا بودی؟ توی تهران که فکر نکنم میشد دید. امسال امتحان نکردم ولی یکسال دیگه امتحان کردم، هیچی معلوم نبود.
گر من هم برایت ترانه ای از عشق بخوانم ..عشقی که لحظه به لحظه به ساحل زندگی و دنیای من لبخند مهر آمیز و زنده ای دارد....اگر برایت از پنجره بزرگ احساس و لطافت روح سخن برانم….اگر برایت از دنیای خاص خودمان دور از اغتشاش فریبنده دنیای مادی بنویسم….اگر فریاد جوشان درون دلم را برایت بر صفحات کاغذ بیاورم……اگر سر یر گریبان سرگردانی روحم نهم و در خود خموش و ساکت بشکنم و به ابدیت چشمان زیبای تو خیره شوم…..اگر بتوانم اراده ام را در راه عظیم و ناتمام عشق تو از افسار گسیختگی ناخودآگاه مهار کنم….اگر قدرت مقابله با تهاجم کشنده تنهایی و دوری تو را در خود تقویت کنم….
…اگر دستی آسمانی مرا از این چاله تنگ و خفقان آور در خود ماندن نجات دهد…….
آنگاه همان سرودی که زیباترین آواز بودن است برایت خواهم خواند….
دلتنگ تو…
منم ديدم...فوق العاده بود!
شب رويايی بود، آقای سرزمين رويايی!
خستگی کار نذاشت بشینم ببینم/ ولی این نوشته ات چسبید
من که اين شهاب بارون رو از دست دادم
ولی اين نوشته ات من رو برد توی اون دوران هپروتی کودکی
ادم کوچولو بودن خیلی زیباست
loved your posting, you ARE a big child, and that's what I always wanted to be, you should be proud of yourself me friend
يادش بخير چقدر ديوانه ام کردن تا همينجا اعزام بشم ...