هوم...جالبه.تقريبا شک نداشتم يکی يه دونه هستی!!!!!
در مورد دروغ هم...آره...خيلی ها فقط ميتونن این تو اونی باشن که دلشون ميخواد! منظورم با تو نيست. دارم به طور کلی جواب سوالت رو میدم.
آوامين جان:
بله امروز. ممنون که يادت بود. جاشون خاليه زياد زياد زياد ...
سلام
داشتم از این کنارا رد می شدم
تصویر بلاگت منو گرفت
این گلای سرزده منو برد تا سالها ی دور
ظهر داغ تابستون
کودکی ها .........
مايا جان:
من يک خواهر بزرگتر دارم که با دوفرزندش و همسرش در غربت زندگی میکند و يک برادر کوچکتر.
راستی مگر در سرزمين رويايی کسی دروغ میگويد؟ :)
حس مامانت حس خوبیه
توی اولین نگاه من رو علاقه مند کرد
خطوط عمودی ساختمونای بلند و سایه افقیشون توی آب، تضاد زیبایی ایجاد کرده
راستی خواهرزاده های شیرین نمک رفتند؟؟؟
حسام را گفتم. نمیتوانم به حسهایم بیاحترامی کنم. دوستشان دارم و هیچ وقت در دلم زندانیشان نمیکنم. میدانم بدون آنها، حرفی برای گفتن ندارم.
می دونستی این جمله های بکر تو با من چه کرد؟
نمی نمی و شاید ندونی بهتره...
این کلمات و حس بین تک تک اونها ناب نابه !!!
ممنون از حس قشنگی که با خوندن اینها بهم دست...مرسی!
من يه چيزی ميخوام بگم که ربطی به این نقاشی نداره.من که نوشته های تو رو خوندم ،به نظر مال يه آدم تک فرزند بود!! تو مطمئنی که خواهر داری(يه جايی نوشتی خواهر زاده هام) يا اينکه اينها رو واسهء بیشتر مجازی کردن شخصيتت ميگی؟
يادم نمي ياد اين وبلاگ مال كي هست و يادم نيست چرا تو ليست وبلاگها اضافه اش كردم . بعد از مدتها سر زدم . اما از طراحي وبلاگ يادم آمد اينجا هميشه يك حس بذله گويي خاص دارد
wow !...
کاش میدونستم کی و کجا میشه این همه هنر رو یک جا دید ....
من می تونم تصور کنم که چه مامان خوش ذوق و خیال پروری دارید ....
چقدر این تابلو رو دوست دارم ... همین طور اون تابلو که چهره رنگارنگ و مرموز یک زن بود !...
سبک مامان شما خیلی به سبکی من دوست دارم و کار می کنم نزدیکه...
براوو !...
آقا اجازه
منم میتونم بیام در نمایشگاهتون شرکت کنم!؟
من اخرش این مامان گل تو رو میدزدم ! :دی
الناز جان و بانوی جشنوارهی زمستان:
متاسفم که مجازی بودن من اين اجازه را به من نمیدهد. لعنت به اين سيستم کشور که ما بايد با نقابی به چهره زندگی کنيم !
اگه بگید کجا و کی هست حتمنی منم میام!
چقدر به دل من نزديک است اين نقاشي
لطفا زمان ومکان نمايشگاه را بگذاريد اينجا
عاشق اين ترکيب رنگ وحشیام
shoma be man model bedehkari felan!
من عاشق نقاشیهای مامانتم! وقتی وبلاگتو باز کردم وقتی عکس نقاشی رو دیدم بدون اینکه بدونم مال خودیه گفتم کاش یکیشو رو دیوار خونهمون داشتم. بعد دیدم کار مامانه. آفرین. هر چی مامانت رنگای شاد به کار میبره تو فونتات عین آب دهن مردههاست:)))