هادی:

خوشحال ميشه آدم که شما هايی هم در اين دنيا زندگی می کنيد.

خوب گفتی، خوب میگی، اما کیه که خوب بشنوه!؟

سپيدار:

حسن رؤيايي:
بديهيات بديهي ست. اما گاهي تكرار چند باره ي همين بديهيات، كساني را به خود مي آورد و براي كسانِ ديگر آنقدر تكراري مي شود كه راحت و بي توجه از كنارش رد مي شوند. انگار كه همه چيز را مي دانند، شايد!

منظورم از دهه ی دوم بيست سالگی به بعده که فکر می کنم بايد می نوشتم دهه ی سوم!
البته بقيه ی ده ها را هم +۱ کنيد
ببخشيد!

خوشحالم که از يوزپلنگهايی که با من دويدند نوشتی
کتابه دلرباييه

ما دلمان اينجا می ماند
لينکت می کنم

شما ادمو ديوونه ميکنيد
خيلی تو دل برو بود

ازدواج يعنی يقين پيدا کردن
يقين پيدا کردن هم مال دهه ی سوم زندگيه
دهه ی دوم دهه ی تجربه ها شيرينی ها و تلخی هاست
در دهه ی دوم بايد آنقدر زمين بخوری که بزرگ شی
من تازه وارد دهه ی دوم زندگيم ميشم!

من:

دهه ی 20؟
منظورت دهه ی سومه دیگه؟

خداییش راست میگی شما.
ازدواج هم این روزا شده عمل فرمالیته ای که اگر انجامش ندی از اطرافیات عقب میمونی و اگر هم بدی، بازم عقبی.

رضايی:

با سلام
- اوقات شرعی شهر های ایران وجهان www.shopfa.ir
خوشحال ميشيم اگه اين سايت رو لينک کنيد و به اطلاع ساير ايراني هاي خارج از کشور برسونيد.با تشکر

عاشق اينم که از بی معنی ترين نگاه ها برای خودم هزار معنی بسازم و عاشق تر اين که تمام سکوت ها را ترجمه کنم.




Blog Design Studios